پایگاه خبری تحریر نو 29 خرداد 1396 ساعت 10:19 http://tahrireno.ir/vdcfjxdy.w6d01agiiw.html -------------------------------------------------- عضو هیات انتخاب ششمین جشنواره فیلم شهر؛ عنوان : ساخت فیلم با موضوع شهر سخت، طاقت فرسا و مشکل است -------------------------------------------------- سعید عقیقی گفت: در ایران ساخت فیلم با موضوع شهر سخت، طاقت فرسا و مشکل است، زیرا هیچ دکور تخصصی در این زمینه نداریم و همه فضاها باید فضای واقعی شهر باشد. متن : سعید عقیقی گفت: در ایران ساخت فیلم با موضوع شهر سخت، طاقت فرسا و مشکل است، زیرا هیچ دکور تخصصی در این زمینه نداریم و همه فضاها باید فضای واقعی شهر باشد. به گزارش تحریرنو ؛ سعید عقیقی، عضو هیئت انتخاب بخش بین الملل جشنواره فیلم شهر درباره آثار ارسال شده بخش بین الملل جشنواره فیلم شهر، اظهار کرد: با توجه به اینکه جشنواره موضوعی است محدودیت بسیاری برای برگزار کنندگان در بخش بین الملل ایجاد شده است و انتخاب را سخت می کند. مسلما تفاوت هایی میان فیلم ها و کاستی هایی در انتخاب آنها وجود دارد زیرا این نوع فیلم‌ها مختص جشنواره ساخته نشده است. عضو هیئت انتخاب بخش بین الملل جشنواره فیلم شهر ادامه داد: در واقع جشنواره فیلم شهر سعی دارد دایره امکانات و ظرفیت های خود را وسیع تر کند و جایی برای فیلم‌های بین الملل باز کند، البته به اعتقاد من رخداد هر جشنواره ای در کشور باعث ایجاد فضای فرهنگی می شود که این حرکت خود به خود مثبت است. عقیقی به ضرورت برگزاری جشنواره ها در کشور اشاره کرد و گفت: حقیقت امر این است که اگر تمام جشنواره ها در هم ادغام شوند، چه از لحاظ بودجه و چه از لحاظ هماهنگی نیروهای سرمایه گذار (کسانی که در این سیستم برنامه ریزی می کنند) می توانیم جشنواره موضوعی گسترده ای داشته باشیم به نوعی بازخورد خوبی دریافت خواهیم کرد. من همیشه در تمام جسلسات نقد این مثال را می زنم که بهتر است به جای اینکه دو هزار دکه داشته باشیم ۵ کمپانی داشته باشیم. این کمپانی باعث می شود ارتباطات بین المللی درستی داشته باشیم و ظرفیت های بیشتری از نیروی انسانی و سرمایه کاری را به کار بگیریم و بازده بیشتری دریافت کنیم. این فیلنامه نویس درباره ارزیابی آثار بخش بین الملل جشنواره فیلم شهر، تصریح کرد: به اعتتقاد من ارزیابی آثار بین الملل خیلی پیچیده است باید با دقت تمام داوری شود که چه نوع فیلم هایی قابل نمایش هستند! یا این فیلم ها به لحاظ کیفی چه ارزشی دارند! یا این نوع فیلم های بین الملل با فرهنگ ما همخوانی دارد و مناسب نمایش دادن در ایران هست یا خیر. به گفته عقیقی، از سختترین تصمیمات برای انتخاب اثر بخش بین الملل این است که گاهی با این موضوع مواجه می شویم که کارگردانان خارجی به مسائلی توجه دارند که امکان دارد آن مسئله دغدغه فرهنگی ما نباشد. در درجه بعد هماهنگی موضوع و فرم بسیار مهم است، که به اعتقاد من قدم اول در فیلم پرداخت "فرم" است، یعنی اگر فیلمی به لحاظ فرم خوب باشد قابلیت این را دارد که در جشنواره اکران شود. وی به مشکلات ساخت فیلم در زمینه شهری اشاره کرد و گفت: در ایران ساخت فیلم با موضوع شهر سخت، طاقت فرسا و مشکل است، زیرا هیچ دکور تخصصی در این زمینه نداریم و همه فضاها باید فضای واقعی شهر باشد. در عین حال امکانات فیلمبرداری بسیار کم است. هماهنگی نیروهای که می توانند در بحث امنیت گروه های فیلمبرداری و گرفتن نماهای مناسب کمک کنند، خیلی ضعیف است. اتفاقی که در این فیلم ها می افتد این است که شهر معضلات بسیاری دارد و این معضلات اگر جنبه اجتماعی داشته باشد این ایراد را به آن وارد می کنند که تلخی های جامعه را نشان می دهد. عقیقی به اصطلاح سیاه نمایی که عده ای از منتقدان به کار می برند اشاره کرد و توضیح داد: عده ای از واژه سیاه نمایی در جملات انتقادی خود به کار می برند که باید بگویم این اصطلاح را اولین بار موسولینی از آن استفاده کرد و ای کاش این واژه از ادبیات حذف شود. زیرا ما یکسری اصطلاحات داریم که نمی دانیم منشاء آنها از کجا آمده اما به اشتباه از آنها استفاده می کنیم. (موسولینی معتقد بود تمام نیروهای مخالفش دارند سیاه نمایی می کنند و این اصطلاح را به کار می برد زیرا طرفداران موسولینی پیراهن های سیاه به تن می کردند،او میگفت کسانی هستند که در ظاهر از ما طرفداری می کنند ولی در واقع مشکلات اجتماع را نشان می دهند و بر علیه ما صحبت می کنند و در واقع آنها سیاه نمایی می کنند یعنی جزء پیراهن سیاه های ما نیستند ولی تظاهر می کنند جزء ما هستند). وی ادامه داد: شما تصور کنید که بهترین فیلم های تاریخ سینمای جهان از آن رو که واقعیت جامعه شان را نشان داده اند، اصطلاح سیاه نمایی را به آنها بدهیم. به عنوان مثال زمانی که آثار ویکتوریا دسیکا، ویسکونتی، فیلم های مکتب موج نو و آثار پازولینی را تماشا می کنیم، بگوییم آنها سیاه نمایی کردند، خب فرض کنید اگر آن نظام فکری در ایتالیا هم همین عقیده را داشت و جلوی نمایش فیلم ها را میگرفت بخش قابل توجه ای از مکاتب فکری منتصب به واقع گرایی فیلم از دست می رفت.