به بهانهی درخشش نسل تازه سینمای ایران
14 بهمن 1393 ساعت 1:55
سرعتگرفتن روند فیلمسازی در کشور ما سبب شد کارگردانهای جوان و ناشناخته، مجالی برای خودنمایی پیدا کنند.
ریتم زندگی در سینمای ایران به شدت تند شده است! نگاهی به روند فیلمسازی در سالهای اخیر نشان می دهد روند تحولات در سینمای وطن سرعت گرفته و هر روز و هر فصلی از تاریخ معاصر سینما قرین شده با تغییراتی غافلگیرکننده و گاه باورنکردنی. چهرههای جدید با چنان سرعتی از راه میرسند و درخت سینمای ما را پربارتر میکنند که انصافا قابل تحسین و البته قابل تامل است.
دههی شصت و هفتاد، جولانگاه سینماگرانی بود که عمدتا از دوران قبل از انقلاباسلامی آمده بودند. نخبههای کمشماری که سینمای شخصی خود را بدل به نقطه عطفهای مهم سینمای ایران می کردند. مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی و داریوش مهرجویی شاید مهمترین اسمهای آن دوره بودند. کمی بعدتر هم نسلی تازه از راه رسیدند، کسانی مانند کیانوش عیاری و علیرضا داوودنژاد و محسن مخلباف و... روند تحولات اما همچنان بسیار بطئی بود.
بهرغم رواج سینمای دفاعمقدس که فیلمسازان بزرگی مانند رسول ملاقلیپور فقید، ابراهیم حاتمیکیا و کمال تبریزی را به سینمای ایران هدیه داد ، دشواریهای فیلم ساختن تا اواخر دههی هفتاد هم ادامه داشت و جایگاه کارگردان سینما عملا دست نیافتنی بود، برج عاجی که عدهای کمشمار را یارای دستیابی به آن بود.
با آغاز دههی هشتاد و فراگیرتر شدن تله فیلم ها ، کارگردان های پرشماری موفق شدند با ساخت فیلمهای تلویزیونی خوب ، جایگاهی برای خود دستوپا کنند. اما با این همه روند تغییر در سینمای ایران بسیار آهسته بود، و دیری نگذشت که ترکیب کهنگی اندیشهی بزرگان و ناتوانی جوانترها در جریانسازی، سبب شد روند قهقهرایی سینمای ما اوج بگیرد و عملا سالهایی سخت را پشت سر بگذاریم، با دستآوردهایی حداقلی. و اینروزهای تلخ ادامه داشت تا معجزه ای رخ داد، اوج گرفتن سینمای دیجیتال فارغ از حضور ابرستاره ای مانند اصغر فرهادی، بزرگترین اتفاق دههی اخیر سینمای ایران بدون هیچ تردید رواج سینمای دیجیتال است. فیلمسازی با کمترین امکانات، بدون دردسرهای نوبت دوریین و تهیه نگاتیو و پزتیو و... ، کاستهشدن از زمان تدوین و آماده سازی، امکان استفاده از جلوههای رایانهای با سهولتی حیرتانگیز و کاستهشدن چشمگیر از هزینههای تولید سبب شد فیلمسازی دیجیتال (مثل همهجای دنیا) سینمای ما را هم زود تصرف کند.
سرعتگرفتن روند فیلمسازی در کشور ما سبب شد کارگردانهای جوان و ناشناخته، مجالی برای خودنمایی پیدا کنند. فیلمهایی متفاوت و گاه حیرتانگیز روانهی اکران سینماها کنند و بزرگان و نامداران را بهصورتی جدی به چالش بکشند. فیلمسازان جوانی که بهجای ادعاکردن و نالیدن از سختی ها و... ، صرفا با تلاش خود، افزودن بر مهارتهای تکنیکی و ساختن فیلمهایی جسورانه موفق شدند جایگاه خود را بهسرعت تثبیت کنند.
جشنوارهی امسال نشانههایی پرشمار از تغییر نسل برترین های سینمای ایران را عیان کرده است. غیبت گروهی از نامداران، فرصت تنفس برای جوان ترها را بیشتر از همیشه کرده است. نشانههای پرشماری هست که بخش "نگاه نو" (مسابقه ویژه فیلمهای اول) امسال دست کمی از بخش اصلی ندارد، با این که برخلاف همه سالهای اخیر و در اتفاقی عجیب، هیچ فیلم اولی در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد. درحالیکه بهنظر میرسید نبودن برخی از بزرگان موجب افت سطح کیفی جشنواره شود، ظهور پدیدههایی تازه در میان فیلم اولیها اثبات کرد روند تغییر نسل بهویژه در حوزهی کارگردانی اجتنابناپذیر و غیر قابل برگشت شدهاست.
نگاهی به فیلمهای بخش مسابقهی فیلمهای اول و نیز بخش فرعی هنر و تجربه نشان میدهد سینمای ایران در حال بازتولید نسلی موثر، سینما بلد و جسور است، نسلی که میتوانند و می خواهند کارهای بزرگی کنند. نگاهی به جوایز بینالمللی سالهای اخیر هم نشان میدهد اکثر این جوایز را عمدتا فیلمسازانی بردهاند که از برج عاج معروفیت و سابقه دور بوده اند و صرفا در اولین یا دومین تجربه خود موفق شدهاند تواناییهای خود را به جشنوارههای بینالمللی دیکته کنند.
سینمای ما با بودن چنین چهرههایی بیشک پویایی و رشدی موثر و مضاعف را تجربه خواهد کرد، بهشرط این که موانع دستوپاگیر اداری، شرایط نابرابر اکران و البته تمایل فیلم اولی ها به ساختن فیلمهای شخصی و انتزاعی مهار شود.
ظهور این چهرههای توانای تازه یاب، هرگز به معنای نفی اهمیت حضور بزرگان سینمای ما نیست. شکی نیست که اعتبار و احترام سینمای ایران را کارگردان هایی از نسلهای مختلف رقم زدهاند، مردان و زنانی بزرگ که با اسم خود به شغلشان اعتبار دادهاند. نادیده گرفتن بزرگان در عرصهی سینما نه ممکن است و نه معقول، چراکه هنر هفتم در کشور ما بی تردید وامدار تاریخچه خود است.
آنچه اهمیت دارد، توانایی مدیران فرهنگی کشور ما در تلفیق توانایی تازه واردها با مهارتها و داشتههای بیشمار قدیمیترهاست. اولین گام شاید به رسمیت شناختن فیلمهای اول باشد، و برچیدهشدن نگاه تحقیرآمیزی که متاسفانه هنوز در بین برخی مدیران، پیشکسوتان و حتی هنرمندان سینمای ما نسبت به سینمای دیجیتال وجود دارد. در کنار این اتفاق، باید برای نسل جدید سینمای ایران هم فرصت رقابت و نیز شرایط مناسب برای اکران فراهم شود. تغییر نسل در سینمای ما اتفاقی است مبارک، که بیتردید میتواند نویدبخش روزهایی آفتابی و دلربا باشد و شک نکنیم که سینمای ایران با گذر از گردنههای سختی که به آن دچار شده، درنهایت خود را بار دیگر به قلههای افتخار خواهد رسانید. سینما همیشه موفقشده مهمترین و موفقترین سفیر فرهنگی برای میهن عزیز ما باشد، نمایندهی مردمی که صلحطلب و هنردوست و آشتیجو هستند، چنانکه اصغر فرهادی در مراسم اسکار با زبانی رسا گفت.
کد مطلب: 2459
آدرس مطلب: http://tahrireno.ir/vdcb.sb5urhba9iupr.html