"دختر"، دختر بیخانه
18 بهمن 1394 ساعت 20:37
دختر، تازهترین فیلم کارگردان خوشنام و باهوش سینمای ایران سیدرضا میرکریمی است.
سینما در همه دنیا تعریف مشخصی دارد . حرمتی دارد ، حریمی و جایگاهی . نگاه نکنید که در کشور ما هرکس تعریف شخصی خودش را از فیلم سینمایی دارد و خودمحور و بی قاعده عمل می کند . نگاه نکنید که ما جشنواره ای برگزار می کنیم که بیش از نیمی از آثار بخش مسابقه اصلی از استانداردهای اولیه هنری و مضمونی هم بی بهره اند . نه . سینما شبیه این چیزی که ما می سازیم و شما می بینید نیست . سینما تعریف دیگری دارد .
سالهاست فیلمسازان نامدار و کاربلد سینمای ایران در حال ناامید کردن ما هستند . روندی که بی وقفه ادامه دارد و انگار قرار هم نیست جایی توقف کند . فیلمهایی که ساخته می شوند تنها کارکردشان این است که خاطره خوب فیلمهای قبلی این بزرگان و نامداران را مخدوش کنند و وادارمان کنند ته دلمان آرزو کنیم دیگر فیلم نسازند . از بین نسل جدید سینمای ایران ، رضا میرکریمی فیلمسازی است که با فیلمهای اخیرش این آرزوی زشت را بیش از بقیه در دلمان زنده کرده است .
دختر، فیلم تازه این کارگردان خوشنام و باهوش سینمای ایران است. فیلم قبلی میرکریمی ، فیلم کند و ملال آوری بود به نام امروز ، که به رغم تلاش بی وقفه حامیان رسانه ای نه اکران چندان موفقی داشت و نه چنان که گفته می شد موج ساز و غافلگیرکننده بود . هم از این رو ، بسیاری منتظر فیلم جدید میرکریمی بودند ، به این امید که او برای احیای جایگاه و بازگشت به قله های سینمای ایران ، برگ برنده جدیدی رو کند از جنس فیلم تمام نشدنی خیلی دور ، خیلی نزدیک . یا لااقل فیلمی در حال و هوای یه حبه قند . دختر اما دختر خوبی نبود و انتظارها را برآورده نکرد که هیچ ، ناامیدمان هم کرد .
فیلمنامه آرام و مبتنی بر جزییاتی که مهران کاشانی – نویسنده گزیده کار و خوشنام سینمای ایران – برای فیلم دختر نوشته ، ریتمی کند و فضایی آرام دارد اما در دل سکانسها قرار است تنشی درونی و سنگین اتفاق بیفتد . روی کاغذ ، هر یک از موقعیتهای داستان می توانند به راحتی مخاطب را با ذهنی درگیر و جانی شیفته با شخصیتها همراه کنند تا در پی کشف و شهودی تدریجی باشد و ارتباط خود را با فیلم قطع نکند . اما از نیمههای فیلم دیگر این روند هم حفظ نمی شود و تنها چیزی که باقی می ماند ، کندی آزارنده و بی دلیلی است که بر تمام فصل حضور احمد در خانه خواهرش جاری است . کندی و ملالی که با اجرای نه چندان دلچسب بدتر هم شده است . استفاده نویسنده از دورهمی دختران جوان به عنوان موتیفی تکرارشونده که شروع ، میانه و پایان داستان را به هم متصل می کند وقتی با دیالوگهایی باورناپذیر و شناخت حداقلی از دنیای دختران جوان امروز همراه می شود عملا تمام ارتباط مخاطب را گسیخته می کند . شخصیت پردازی ناکافی از دو شخصیت اصلی داستان – پدر و دختر - و انبوهی از سوال که در ذهن بیننده باقی می ماند دختر را فیلمی ناکام و آسیب دیده جلوه می دهد .
برترین ویژگی فیلم فیلمبرداری حیرت انگیز و جذاب آقای نابغه است . حمید خضوعی ابیانه که هر حضورش در سینمای ایران به معنای برپایی ضیافتی باشکوه از پلان های درخشان است با استفاده از مهارت کم نظیر خود در اجرای دکوپاژي حساب شده و قابل تحسین میرکریمی سنگ تمام می گذارد ، و نتیجه کارگردانی مناسب و فیلمبرداری درخشان فیلم ، لذت بصری کاملی است که به جان مخاطب می نشیند . گرچه میرکریمی در نماهای داخل خانه خواهر به ناچار دچار تکرار می شود و بکری و طراوت نماهای فیلمش کمرنگ تر میشود . در کنار حضور درخشان خضوعی ، باید به نمایش دلچسب بازیگر تازه وارد فیلم هم اشاره کرد . ماهور الوند – دختر سیروس الوند ، که به شکلی عجیب یک بار هم در دل داستان فیلم نامش را می شنویم !- استعداد تازه ای به نظر می رسد که می تواند نقش دختران کم سن و سال را از چنگ چند چهره کلیشه شده سینمای ایران نجات بدهد ! در کنار او بازی خنثی و بسیار معمولی فرهاد اصلانی و مریلا زارعی نه به فیلم کمکی می کند ، و نه در کارنامه خود آنها نقطه روشنی محسوب می شود .
میرکریمی فیلمساز معمولی و تازه واردی نیست که با اندک روشنایی های فیلمش امیدوار شویم و برایش هورا بکشیم . او قرار است یکی از بهترین فیلمسازان سینمای ما باشد ، و فیلمهایش برای سینمای ما اتفاقی مهم محسوب شوند . اما به طرز دردناکی به نظر می رسد اگر قرار است فیلهایش با سطح کیفی دو فیلم اخیر ساخته شوند ، بهتر است آرزو کنیم سرش به شدت به مدیریت خانه سینما گرم شود !!!
کد مطلب: 4513
آدرس مطلب: http://tahrireno.ir/vdce.z8ebjh8nx9bij.html