هرگز به مردم و سرزمینم پشت نکردم
4 تير 1393 ساعت 18:00
شجریان: در تمام طول این نیمقرن تنها کوشیدم تا این سنت کهنسال و ریشهدار خنیاگری ایرانی را با همهی زوایا و گوشهها، همهی غنا و عظمت و تنوعش حفظ کنم، پاس بدارم و سپس آنرا به آیندگان منتقل کنم.
در تمام طول این نیمقرن تنها کوشیدم تا این سنت کهنسال و ریشهدار خنیاگری ایرانی را با همهی زوایا و گوشهها، همهی غنا و عظمت و تنوعش حفظ کنم، پاس بدارم و سپس آنرا به آیندگان منتقل کنم.
تحریرنو: مراسم اهدای مدال شوالیهی هنر و ادبیات راس ساعت ۱۸ دوشنبه، در اقامتگاه سفیر فرانسه برگزار شد، مدالی که پیشتر بر سینهی کسانی چون داریوش شایگان، محمدعلی سپانلو، پری صابری، علیرضا سمیعآذر و... الصاق شدهبود.
در مراسم عصرانهای که به افتخار این رخداد فرهنگی در اقامتگاه سفیر کبیر فرانسه در ایران، آقای برونو فوشه برگزار شد. بسیاری از چهرههای برجستهی فرهنگی از جمله: داریوش شایگان، غلامحسین امیرخانی، آیدین آغداشلو، محمدرضا درویشی، حسین علیزاده، داریوش طلایی، فرهاد فخرالدینی، همایون شجریان، اصغر فرهادی، نصراله وحدت، پوری بنایی، پرویز کلانتری، محمود دولتآبادی، جواد مجابی، امید روحانی، لیلا حاتمی، علی مصفا، شاهرخ تویسرکانی، انوشیروان روحانی، لیلی گلستان، رضا کیانیان و... حضور داشتند.
در این مراسم همچنین دکتر عباسیون و دکتر عباسی از پزشکان استاد شجریان بهدعوت ایشان هم حضور داشتند.
در ابتدای این مراسم سفیرکبیر فرانسه، زندگینامهای کوتاه، شرحی از کنسرتها و جوایز استاد را بهترجمهی مدیا کاشیگر، مترجم رسمی سفیر فرانسه بیان کرد. سپس استاد از دولت فرانسه، شخص سفیر و حضار تشکر کرد. این مراسم دو ساعته، در ساعت ۸ شب بهپایان رسید.
سخنرانی محمدرضا شجریان پس از دریافت مدال شوالیه به این شرح است:
موسیقی ایرانی تنها یک سنت موسیقایی نیست، تنها یک فرهنگ غنی و ریشهدار و کهنسال نیست، بلکه نموداری دقیق و روشن از یک تمدن دیرین، دیرپا و ماندگار است که هزاران سال در دل این جغرافیای رنگارنگ شکل گرفتهاست و من در تمام طول زندگیام، در بیش از نیمقرن حضورم در عرصهی موسیقی ایرانی، همیشه و در هرحال کوشیدم و نه فقط پاسدار ارزشها، اصول، و شکوه و عظمت این سنت موسیقایی، و نهفقط مفسر این فرهنگ غنی بلکه پاسدار این تمدن باشم.
موسیقی ایرانی همیشه و در هر حال، بازتابدهندهی جلوههای مختلف این تمدن کهنسال و رنگارنگ بودهاست، بازتابدهندهی معماری و مهندسی ایرانی از دل خاک و خشت و لعاب و آرامش و سکوت خلوت انسی که در آن موج میزند و از خلوص انسانی گفتهاست که در این خانههای دلباز و روشن روبهنور، در دل حضور دائمی طبیعت و خورشید و آب، در جستوجوی لحظهی آرامش و خلوت و آسایش و خلوص و مهربانی بودهاست.
موسیقی ایرانی بازتاب دهندهی شعر و ادب غنی و پربار این سرزمین و نظم دقیق و مهندسیشدهی حیرتانگیزش بوده که در تمام طول تاریخ از خنیاگران کهن تا همهی آن شاعران درخشان و در گذر از همهی پیچ و خمهای تاریخ، تنها نمایشدهندهی حیرت انسان این مرز و بوم از زیسته در چنین جهانی بوده و از پرستش و حمد و ثنای خالق و خلق و آواها و نواهای موسیقی ایرانی هم چیزی جز ستایش حضور در این جهان و حیرت و بهت از این نظم و تکامل نیست.
هنرمند ایرانی، برعکس هنرمند غربی، فردیتاش را، یعنی مایهی رسیدن به خلق و آفرینش هنری را همیشه در ستایش از این حیرت، در رثا و ثنای این خلق و خالق بهکار بردهاست. او فردیتاش را همیشه در حیرت از کشف و شهود این جهان با نظم و اصول صرف کردهاست. موسیقی ایرانی، جشن و شور درک این حیرت، این کشف و شهود، این شکوه و عظمت است.
من در تمام طول این نیمقرن تنها کوشیدم تا این سنت کهنسال و ریشهدار خنیاگری ایرانی را با همهی زوایا و گوشهها، همهی غنا و عظمت و تنوعش حفظ کنم، پاس بدارم و سپس آنرا به آیندگان منتقل کنم.
کوشیدم که این سنت خنیاگری را که ریشه در ژرفای این تمدن کهنسال دارد، از چنگنوازان هخامنشی تا موسیقیدانان ساسانی و سپس قاریان کلام وحی پاسداری کنم و اگر میتوانم چیزی بر آن بیافزایم و اگر همیشه کوشش کردم تا پاسدار دقیق این سنت باشم تنها به این هدف بوده که در غیاب آن معماری باشکوه، شعر و ادب غنی، کتابت و خطاطی و مینیاتور و دیگر مایههای این تمدن، اکنون موسیقی ایرانی، تنها بازمانده، حافظ، پاسدار و نمایندهی تمدن کهنسال در حال نابودی یا دستکم در حال دگرگونی است.
موسیقی ایرانی سینهبهسینه حفظشده، از پستویی به گوشهای پناه برده، طی قرنها پالایش و نظم یافته، فردیتهای هنرمندان در طی تاریخ به آن افزوده شده، غنا و تکامل یافته و اکنون فشردهشده و خلاصهشده ویژگیهای یک تمدن است. من هم کوشیدم که آنرا حفظ کنم، بهتمام و کمال آن خدشهای نزنم، حرمتاش را بدارم، اگر می توانم، که نتوانستم و نشد، چیزکی به غنایش اضافه کنم، تا دیگرانی شاید آنرا متحول کنند و از آن چیزی کاملتر و نوتر بسازند.
بر خود لازم میدانم که از سفیر محترم فرانسه در تهران، نمایندهای از یک ملت دوست و عاشق هنر بابت این نشان و افتخار تشکر کنم و از همهی دوستانم، از همهی حاضران، از همهی سروران و اصحاب هنر و تفکر که در این مجلس حضور دارند و مردمی را نمایندگی میکنند که من عاشقانه دوستشان دارم، تشکر کنم و خوشحالم که در همهی زندگیام هرگز به مردم کشورم و سرزمینم پشت نکردم، در کنارشان بودم، برای آنها تلاش کردم و خواهم کرد.
امضا: محمدرضا شجریان
کد مطلب: 768
آدرس مطلب: http://tahrireno.ir/vdcebv8fijh8p.9bj.html