تحریر نو - عشق سالهای کرونا

اوایل فکر می کردیم کرونا همین چند ماه است. تحریر نو ؛ اوایل فکر می کردیم همین چند ماه است، عروسی ها موکول شد به بعد از کرونا، مشاغل و تالارها و آتلیه ها و هر شغلی که به کسب و کار و صنعت ازدواج و هر چیز دیگری مربوط می شد به طور موقت تعطیل شد و شهرها در سکوتی بدون جشن فرو رفت، به خودمان آمدیم دیدیم یکسالی از آخرین مراسم عروسی که دعوت شده ایم می گذرد و حالا عروس داماد ها و دلداده ها سبکی نو برای شروع زندگی مشترک در پیش گرفته اند، عشق تعطیلی نداشت و کرونا نمی شناخت، یاران عشق فراموش نکردند و حالا خدا را شکر سنت و رسم و رسوم هایی که ازدواج را سخت تر کرده بوده کمرنگ شدند و ممکن است حتی پس از سالهای کرونایی دیگر هیچ چیز مثل سابق نشود، کرونا ویروس ضعیف ها بود، رابطه های ضعیف را به نیستی کشاند، کسب و کارهای ضعیف را بلعید، آدم های ضعیف را به کام مرگ کشاند، اما در این میان آنان که منعطف بودند و هوشمندانه به این تغییر بزرگ تن دادند سرآمدان سالهای کرونا شدند، راسته هایی از بازار را می شناسم که در حالت عادی کمتر کسی گذرش به آنجا می افتاد اما حالا فروشندگانشان بلاگر و پیج فروشگاهیشان در شبکه های اجتماعی هزار هزار مخاطب را به رخ می کشد، و صف ارسالشان دفاتر پستی را کلافه کرده است، خلاصه آنان که تغییر سبک دادند ماندند و درخشیدند فرهنگشان برای دور کاری، خرید و فروش غیر حضوری رشد کرد و استفاده حرفه ای تر از رسانه ها را آموختندو بکار گرفتند و آنها که دل به کار ندادند از کار بی کار شدند و این ارابه مرگ آنها را خام خام بلعید. شما چه کردید؟ صرف نظر از مدیریت کلان و دولتی، شما در زندگی خود این ویروس را چگونه مدیریت کردید؟ بلعیدید یا بلعیده شدید؟