در مراسم نکوداشت مرحوم محمود استادمحمد که عصر شنبه ۱۸ مرداد در سالن استاد جلیل شهناز خانهی هنرمندان برگزار شد، مدیا کاشیگر، مسعود جعفریجوزانی، جواد عاطفه و پرستو گلستانی بهعنوان اعضای هیئتمدیرهی بنیاد استادمحمد معرفی شدند.
تحریرنو: در آغاز این مراسم که در قالب برنامهی چهار فصل حکایت و با عنوان سپنج رنج و شکنج برگزار شد، مهدی دهقاننیری، رئیس مرکز هنرهای نمایشی رادیو روی صحنه رفت و در سخنانی بهتشریح این برنامههای بزرگداشت پرداخت.
دهقاننیری در سخنان خود گفت: چهار فصل حکایت، چهار مراسم است که از طرف مرکز هنرهای نمایشی رادیو برای امسال طراحی شده، چرا که اعتقاد داریم ریشهی هرچیز در متن است، بهخصوص در عرصهی نمایش.
وی در ادامه گفت: متن است که اگر اساتید خودش را بهعنوان الگو داشته باشد، جوانها میتوانند از آن اساتید الگو بگیرند و قلمشان را طبق قلم آنها پربارتر کنند. بههمین مناسبت تصمیم گرفتیم از امسال هر فصل یکنفر از بزرگان اهل متن را تجلیل کنیم و یادبودی برای آنان داشته باشیم.
در بخش بعدی مراسم نکوداشت محمود استادمحمد، نخستین کلیپ صوتی برنامه با صدای اصغر دشتی پخش شد که این نویسنده و کارگردان در وصف زندهیاد استادمحمد چنین گفت: انگار سپریکردن روزهای سخت اما قابل پیشبینی سختتر از آن چیزی است که فکرش را میکردم. هربار خبر مرگ دیگری را با هزار ترفند بهتو میدادیم و حالا خبر مرگ خودت را چگونه بهتو بدهیم؟ هر خبر مرگی در این نزدیکی، تو را یکگام از زندگی دور میکرد و ما که شاهد هرروزهی رنگباختن وجود سرشار از حیاتت بودیم، در حیاط زیبای خانهات برای آبدادن گلها کنار شیر آب میایستادیم تا تو با وسواس همیشگیات جان لطیفی به حُسن یوسفها و شمعدانیها بدهی.
دشتی در ادامهی این کلیپ صوتی میگوید: کمتر کسی میدانست که تو فقط شصتوچند سال سن داری. انگار از عمق تاریخ آمدهبودی. از عمق قرنها و وقتی که تاریخ را برایمان روایت میکردی، انگار تاریخ را با همهی رنجها و قهرهایش زیسته بودی... مرگها برای تو مرگ نبودند. قهر بودند و دق. مرگ میرسیفالدین کرمانشاهی قهر بود و دق، مرگ عبدالحسین نوشین قهر بود و دق، مرگ غلامحسین ساعدی قهر بود و دق، مرگ عباس نعلبندیان قهر بود و دق، مرگ بیژن مفید قهر بود و دق، مرگ رضا ژیان قهر بود و دق، مرگ سعدی افشار دوستداشتنیات قهر بود و دق و بسیاری مرگ دیگر که وجه اشتراکشان برای تو قهر بود و دق و حالا تو به کلکسیون مرگهای قهر و دق خویش پیوستی. به مرگهایی که پیش از مرگ رخ داده بودند.
پس از پخش این کلیپ صوتی، علیرضا نادری روی سن آمد و سخنرانی نسبتا طولانی خود را دربارهی محمود استادمحمد، با اشاره به مرگ پسرش سینا نادری شروع کرد. او متن خود را که با ادبیاتی خاص، متفاوت و منحصر بهفرد خطاب نگاشته شدهبود، خطاب به نادر برهانیمرند خواند. پس از خوانش این متن، نادری از حاضران در سالن درخواست کرد به احترام روح محمود استادمحمد، بایستند و یکدقیقه سکوت کنند.
قسمت بعدی این مراسم به پخش نخستین کلیپ تصویری برنامهای از استادمحمد اختصاص یافت. در این کلیپ، تصاویری از عکسهای استادمحمد، منزل او و دقایقی از تله تئاتر "شهر قصه" با بازی این هنرمند فقید نمایش دادهشد. همچنین در ادامه پس از پخش یک فایل صوتی از جهانشاه آلمحمود در ستایش استادمحمد، حسین پاکدل به جایگاه آمد و متنی کوتاه را دربارهی نویسنده و کارگردان نمایش "آسید کاظم" روخوانی کرد.
پس از حسین پاکدل، نوبت به نادر برهانیمرند رسید تا به بیان سخنان خود بپردازد. او دربارهی برگزاری این مراسم گفت: قصد ما از برگزاری این مراسم، تکریم اساتید قلم بهخصوص در عرصهی نمایشنامهنویسی است. در کنار برگزاری این بزرگداشتها، ما کارهای دیگری هم در عرصهی رسانه انجام میدهیم.
وی ادامه داد: برای مثال ما در جریان مراسم نکوداشت استادمحمد از چندین ماه پیش برخی نمایشنامههای ایشان را گردآوری کردیم و با هنرمندان مجرب هنرهای نمایشی، بهصورت رادیویی ضبط کردیم که جای تشکر دارد از آقای دهقاننیری بهخاطر همراهی و همکاریشان. در حدود هشت شبکهی رادیویی در طول دهروز مانده به برگزاری مراسم، نمایشهای رادیویی برآمده از نمایشهای صحنهای استادمحمد نازنین را برای شنوندگانی که نه آن نمایشنامهها را خواندهاند، نه تئاتر میشناسند و نه احتمالا اسم استادمحمد را شنیدهاند، پخش میکنند.
در حاشیهی این سخنرانی، برهانیمرند از افزایش ۳۰درصدی دستمزد نمایشنامهنویسان رادیویی خبر داد.
پایانبخش مراسم نکوداشت محمود استادمحمد، سخنرانی کوتاه مانا استادمحمد بود. او در این بخش گفت: من استادمحمد را فقط متعلق به خودم نمیدانم. تئاتر عشق و زندگی استادمحمد بود و شکی ندارم که شما هم این را شاهد بودهاید. در یکسال گذشته به این نتیجه رسیدم که برای ادارهی امور مربوط به آنچه از مرحوم استادمحمد برای ما بهجا ماندهاست، نیاز به کمک دارم. با مشورت برخی از دوستان تصمیم گرفتم درصدد تاسیس بنیاد محمود استادمحمد باشم و همهی شما را فرا بخوانم به کمک و همراهی. امیدوارم فراتر از این پیش برویم و فقط هدف اولیه مدیریت آنچه از پدرم باقی مانده، نباشد. در میان دوستانی که قصد داشتم از آنها کمک بخواهم، به چهار نفر رسیدم که برای انتخاب آنها دو اصل را در نظر داشتم، نخست اینکه اهل فرهنگ و هنر باشند و دوم اینکه مورد اعتماد پدرم باشند.
چهار نفری که مانا استادمحمد بهعنوان ترکیب هیئتمدیرهی بنیاد استادمحمد نام برد، عبارت بودند از: مدیا کاشیگر، مسعود جعفریجوزانی، جواد عاطفه و پرستو گلستانی.
در ادامهی مراسم، با حضور دهقاننیری، خانم عنقا (همسر اکبر رادی) و آقای عظیمی (مدیر موسسهی هنرمندان پیشکسوت) روی صحنه، هدایایی شامل نشان عالی مرکز هنرهای نمایشی رادیو و یک تابلوفرش از سوی مرکز هنرهای نمایشی رادیو و موسسهی هنرمندان پیشکسوت به مانا استامحمد تقدیم شد.
در این برنامه که با همکاری خانهی هنرمندان ایران، خانهی تئاتر، مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد، مرکز هنرهای نمایشی حوزهی هنری، موسسه هنرمندان پیشکسوت و برخی دانشکدههای هنری برگزار شد، هنرمندان و مسئولانی مانند: حسین طاهری (مدیرکل هنرهای نمایشی)، علیرضا نادری، نادر برهانیمرند، حسین پاکدل، دکتر محمدرضا خاکی، دکتر مجید سرسنگی، دکتر عطااله کوپال، اردشیر صالحپور، محمد امیریاراحمدی، مانا استادمحمد، ایرج راد، قادر آشنا، بهزاد صدیقی، مهدی دهقاننیری، حمیدرضا نعیمی، مسعود فروتن، وحید لک، اردشیر کاظمی و احسان حاجیپور حضور داشتند.