رضا درستکار، منتقد سینما و تلویزیون گفت: در "کیمیا" و "معمای شاه" هیچ منطق روایی وجود ندارد، برای همین داستانی که در اینکارها روایت میشود نه برای کسانیکه قبل از انقلاب را دیدهاند، قابل باور است نه برای جوانان امروز.
تحریرنو: رضا درستکار، کارشناس و منتقد سینما در گفتوگو با ایکنا دربارهی سریالهای "کیمیا" و "معمای شاه" گفت: از نگاه من سریال "معمای شاه" کاری بیکیفیت است و در "کیمیا" نیز سراسر تحریفات تاریخی بهچشم میخورد. در کلامی در این دو کار ما کمترین تشابهات را با روایات تاریخی شاهد هستیم برای همین این سوال در ذهن شکل میگیرد، آنچه که در این دو کار تصویر شده ارتباطی با تاریخ ندارد، بلکه تصورات و خواستههایی است که کارگردان و تهیهکننده در پی آن هستند.
وی افزود: در "کیمیا" و "معمای شاه" هیچ منطق روایی وجود ندارد، برای همین داستانی که در این کارها روایت میشود نه برای کسانیکه قبل از انقلاب را دیدهاند، قابل باور است نه برای جوانان امروز. نکتهی دیگر اینکه در کارهای مورد نظر مشخص نیست که راوی داستان چه کسی است. برای نمونه در "کیمیا" اگر راوی کیمیا است اندیشههایی که در آن نشان میدهد با آن چیزیکه ما از این شخصیت میبینیم مطلبقت ندارد. در کلامی تفکر و جریان فکری نهفته در آن مبتنی بر هیچکدام از اندیشههایی که در آن دوران باب بود، نیست.
این منتقد سینمایی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: در "معمای شاه" وضعیت بغرنجتر میشود، چون کارگردان نگاهی کاملا یکسویه به شخصیتها دارد.
اتفاقی که برای این دست کارها بزرگترین سم است. در این کار قرار است از بدی رضاشاه سخن گفته شود. مسئلهای که همه از آن با خبر هستند، اما برای اینکه شخصیت مورد نظر باورپذیر باشد باید در کنار معایب از معدود محاسن هم سخن گفت تا تماشاگر آنرا باور کند.
مثالی دراین باره میزنم که بهتر موضوع درک شود. در فیلم فاخر "الرساله" ساختهی مصطفی عقاد، کارگردان برای اینکه شخصیت عظیم پیامبر را تصویر کند برای ابوسفیان هم قالبی بسیار قوی در نظر میگیرد تا وقتی در پایان ابوسفیان تسلیم شده و ایمان آورد عظمت شخصیت پیامبر بیشتر هویدا شود.
وی افزود: البته میتوان شخصیتها را در آثار تاریخی تا حدودی دستکاری کرد، اما این به آن معنا نیست که ما هویت آن شخصیت را کاملا تغییر داده و چیزی را نشان دهیم که در عالم واقع وجود نداشته است.
درستکار با بیان اینکه در سریال "کیمیا" اشتباهات، شکلی بچهگانه بهخود گرفته است، بیان کرد: برای من عجیب است که در این کار برخی شاخصهها وجود دارد که با زمانی که داستان روایت میشود، مطابقتی ندارد.
مثالی میزنم استفاده از آیفون تصویری و کیسههای پلاستیکی در آن زمان باب نبوده، اما ما میبینیم که در "کیمیا" نشان داده میشود.
در ضمن در این سریال باز هم شاهد حضور یکسری بازیگران خاص هستیم که در اکثر کارهای تلویزیونی حضور دارند. این مسئله نیز بهشدت بهروی تماشاگر تاثیر گذاشته و وی را دلزده می کند. نمونهی بارز در این زمینه حسن پورشیرازی است که در کارهای مختلف تلویزیون حضور پیدا میکند.
درستکار تاکید کرد: با توضیحات ارائه شده اگر بخواهیم جمعبندی کلی از سریالهای "کیمیا" و "معمای شاه" داشته باشم باید بگویم اینکارها آثاری فاقد جذابیت هستند که در آنها سندیت تاریخی وجود ندارد، درضمن در اینکارها در تاریخ دست برده شده و ویژگی درام این تولیدات بههیچوجه لحاظ نشده است، البته دربارهی نقاط ضعف این دو کار میتوان بسیار سخن گفت که در حوصلهی این گفتوگو نمیگنجد.