داود رشیدی در راستای طرح توسعهی تماشاخانه سنگلج که سال ۸۹ مطرح شد، نامهای را خطاب به محمدباقر قالیباف شهردار تهران نوشت که این نامه ۲۹ مهرماه تحویل دفتر شهردار تهران شد.
تحریرنو: سال ۸۹ طرح توسعهی تماشاخانهی سنگلج توسط اتابک نادری رئیس وقت تماشاخانه مطرح شد که طی این طرح که در سال ۹۰ رسانهای شد، هنرمندانی چون عزتاله انتظامی و داود رشیدی از شهردار تهران خواستار صدور دستورات لازم برای اجراییشدن توسعهی تماشاخانه سنگلج شدند. در همان ایام نیز طوماری با امضای تعدادی زیادی از هنرمندان شناختهشدهی و فعال تئاتر به دفتر شهردار تهران ارائه شد.
داود رشیدی در نامهای جدید به محمدباقر قالیباف که روز ۲۹ مهرماه سال جاری تحویل دفتر شهردار تهران شد، خواستار صدور دستور لازم برای پیگیری و اجرای طرح توسعهی تماشاخانه سنگلج شده است.
در نامهی داود رشیدی خطاب به شهردار تهران چنین آمدهاست:
بهنام خدا
جناب آقای دکتر قالیباف
شهردار محترم تهران
سلام، خسته نباشید
امیدوارم در شلوغی کارهای بزرگ و مهمتان خواندن این نامهی کوتاه زیاد وقتگیر و حوصلهبر نباشد.
۱۸ مهرماه تولد تماشاخانه بود که در خبرها شنیدم تولدکی غریبانه برایش گرفتهاند، دلم سخت گرفت و همین بهانهای شد تا این سطور را برایتان رقم بزنم. مرا ببخشید میخواهم برایتان یادآوری کنم مهرماه ۱۳۴۴ را که این تماشاخانهی قدیمیمان کارش را برای اعتلای تئاتر و هنر ملی شروع کرد و برای حفظ و ماندگاری تئاتر ملی کشورمان، بزرگ مردان و زنانی روی صحنهاش آثار مانا و ماندگاری خلق کردند و در تلخی و شیرینی روزگاران برگهای زرینی را در تاریخ هنر نمایش این کشور رقم زدند.
۱۰ سال بعدش را بهیاد دارم که متولیان و هنرمندان سنگلج توسعه آنرا خواستند ولی نشد، نشد که نشد. خیلیها آمدند و رفتند ولی نشد. این خواسته برای خانوادهی تئاتر کشور یک آرزوی دست نیافتنی و نشدنی تلقی میشد، تا اینکه شما آمدید.
شما باعث شدید تا این خانواده و هنرمندان شهیرش با دلگرمی مضاعفی از شما اجرای طرح توسعهی تماشاخانهی سنگلج را بخواهند که در این حرکت جمعی خانوادهی تئاتر، بنده نیز بهعنوان عضوی کوچک خدمت شما درخواستی ارائه دادم. به یاد دارید؟
درخواستی برای تحقق آرزوی ۴۰ ساله، آرزوی نشدنی، آرزوی گره خوردهی خانوادهی تئاتر. برای ایجاد یک مکان تئاتر در جنب تئاتر سنگلج، تئاتری که همپای ما و نسل ما پیر شدهاست و نیاز دارد توسعه یافته و احیا شود و چندین و چند هدف دیگر که در این طرح دیده شدهاست و مجال سخن از آنها نیست.
آقای شهردار، جناب دکتر قالیباف
رابطهی ما با سنگلج عجیب و عجین است، شاید اگر کسی اهل دل نباشد خندهدار بهنظر آید، سنگلج پیر شده است مثل خودم، نباید تنهایش بگذاریم.
من داود رشیدی ۸۱ ساله که پس از سالیان سال خدمت به کشورم خواستهای نداشته و ندارم اما بهخاطر حفظ تاریخ نسل خودم و بقای نسل بعد از خودم در تئاتر دستان توانمند شما را که با انجام پروژههای عظیم و نشدنی پایتخت ایمان و باور شهروندان را صدچندان کردهاست، به گرمی میفشارم و میگویم که واگذاری یک ساختمان کوچک برای خانوادهی بزرگ تئاتر توسط این مدیر محال نخواهد بود و از شما میخواهم که دستور فرمائید این مهم عملی شود.
آقای قالیباف دوست عزیز تنها شنیدن خبر خوش از جانب شما و اجرای طرح توسعهی تئاتر سنگلج روح و جانی دیگر بهمن خواهد بخشید که با شناخت و تعریفی که از شما مدیر هنردوست و سختکوش سراغ دارم، مرا چشم به راه این لطف بزرگ برای خانوادهی تئاتر و تاریخ هنر کشورمان از جانب شما کردهاست.
داود رشیدی نوزده مهرماه نودوسه