جان‌فرانکو رزی؛
امکان نداشت به دعوت جشنواره سینماحقیقت پاسخ منفی بدهم
جان‌فرانکو رُزی یکی از میهمانان برجسته یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت است که داوری بخش مستندهای بلند مسابقه بین‌الملل جشنواره را برعهده دارد.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۱
 
امکان نداشت به دعوت جشنواره سینماحقیقت پاسخ منفی بدهم
 
جان‌فرانکو رُزی یکی از میهمانان برجسته یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت است که داوری بخش مستندهای بلند مسابقه بین‌الملل جشنواره را برعهده دارد.

به گزارش تحریرنو از روابط عمومی جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت، وی درباره‌ی انگیزه‌های خود از سفر به تهران و شرکت در جشنواره سینماحقیقت گفت: متاسفانه سال گذشته درگیر سفرهایی برای نمایش فیلم آخرم «آتش در دریا» بودم که نامزد اسکار شده بود و به همین دلیل فرصت نکردم در بزرگداشتی که در سینماحقیقت برگزار شد، حضور پیدا کنم. در واقع همزمانی این دو تا اتفاق باعث شد نتوانم به ایران سفر کنم، چون درست همان زمان در آمریکا به سر می‌بردم تا در کمپین تبلیغاتی فیلمم برای جوایز اسکار حضور داشته باشم. بنابراین امکانش وجود نداشت؛ اما امسال وقتی به عنوان داور جشنواره دعوت شدم که برایم افتخاری بود، امکان نداشت بتوانم به این دعوت پاسخ منفی بدهم. از طرفی سال‌ها بود که دلم می‌خواست به ایران سفر کنم، چرا که سینمای ایران سال‌هاست در سراسر دنیا شناخته شده و مطرح است. برای من شخصاً سینمای ایران یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین بخش‌های فیلمسازی دنیاست. بنابراین، خودم هم علاقه داشتم که به اینجا سفر کنم.

رُزی پیرامون شناخت خود از فیلم‌های ایرانی تصریح کرد: اگر از من بخواهید مشخصاً از فیلم‌هایی نام ببرم، نمی‌توانم. با این حال یکی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران که در سال‌های اخیر دیده‌ام فیلم «جدایی نادر از سیمین» بوده است که فیلم بسیار تاثیرگذاری است. در طول این سال‌ها، همه فیلمسازانی که سینمای ایران به نوعی به دنیا معرفی کرده است، آثار فوق‌العاده تاثیرگذاری را عرضه کرده‌اند و حتی از جهاتی مثل روایت قصه و کدهای جهانی سینما بسیار بسیار انقلابی و جریان‌ساز به حساب می‌آیند. برای من شخصاً همیشه خیلی مهم بوده که جهان‌شمول بودن زبان سینمای شما را کشف کنم.

این مستندساز برجسته با اشاره به وضعیت جاری سینمای مستند در دنیا گفت: در حال حاضر، در لحظه چالش‌برانگیزی به سر می‌بریم. الان در سراسر دنیا، تغییر و تحول خارق‌العاده‌ای در مستندسازی در حال رخ دادن است، به ویژه در مورد زبان این سینما که رو به گسترش است. مرز میان فیلم مستند و داستانی روز به روز باریک و باریک‌تر می‌شود و روند بسیار جالبی در حال طی شدن است؛ این که بتوانی هر چه عمیق‌تر به کاوش بپردازی و کاری کنی مرز میان سینمای داستانی و مستند هر چه بیش‌تر محو شود. خودم شخصاً علاقه‌ای به جدا کردن فیلم مستند و داستانی ندارم، اما برایم مهم است که پرسش درباره درست و غلط را به چالش بکشیم. این دو پارامتر – درست و غلط – برای من از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. به اعتقاد من شگفت‌انگیز است که در حال حاضر در سراسر دنیا از چین و خاورمیانه گرفته تا اروپا و ایالات‌متحده و امریکای جنوبی، فیلم بلند چنان در حال تغییر و دگرگونی است که عملاً مرز میان سینمای مستند و داستانی شکسته شده است.

وی ادامه داد: ساخت مستند، آزادی بی‌نهایتی در اختیارم می‌گذارد. مجبور نیستم پیش از شروع فیلمبرداری، قصه‌ام را روایت کنم. فقط لازم است در ابتدای کارم هسته اصلی داستانم را در اختیار داشته باشم و بعد در روند ساخت فیلم این هسته را پرورش می‌دهم. بنابراین، این کار برای من در حکم نوعی شیوه زندگی است. من تقریباً تمام کارهای فیلمم را خودم یک‌تنه انجام می‌دهم و در تنهایی و خلوت و بدون حضور عوامل دیگر فیلمم را می‌سازم، خودم همزمان فیلمبرداری می‌کنم، صدابرداری انجام می‌دهم و تهیه‌کننده فیلم خودم هستم. در نتیجه مستندسازی آزادی عظیمی به من می‌دهد که در ساخت فیلم بلند داستانی ممکن نیست؛ چون به قدری ساختار پُر و پیمان و عظیمی دارد که باید پیش از فیلمبرداری، قصه‌تان را به طور کامل با خیلی‌ها به اشتراک بگذارید و من برای انجام چنین کاری صبر لازم را ندارم.

رزی تاکید کرد: از طرفی به نوشتن فیلمنامه هیچ علاقه‌ای ندارم، چون به محض این که داستانم را روی کاغذ می‌آورم برایم دیگر جذابیت تبدیل شدن به فیلم را ندارد. نکته‌ای که برای من جذاب و حائز اهمیت است این است که به جست‌وجوی داستان فیلمم بروم، به جست‌وجوی آدم‌ها و شخصیت‌ها بروم و در پی رویارویی‌های غیرمنتظره‌ای باشم که قرار است رخ بدهند. بدون این رویارویی‌ها فیلم من خلق نمی‌شود و وجود نخواهد داشت. بنابراین من از این روند فیلمسازی بسیار لذت می‌برم چون شیوه کار کردنم همچون چیزی می‌طلبد؛ کشف کردن داستان، کشف کردن آدم‌ها و ساختار فیلم و تدوینش. کل این روند برای من حکم نوشتن را دارد؛ به وسیله دوربین و کاملاً ذهنی، انگار قصه فیلمم را روی کاغذ می‌آورم. در نتیجه، بزرگ‌ترین چالش هم در همین‌جا نهفته است؛ این‌که من هر بار باید ساختار جدیدی برای فیلم بعدی‌ام پیدا کنم. داستان تازه‌ای برای روایت کردن داشته باشم. علاقه‌ای ندارم مدام خودم را تکرار کنم. دلم می‌خواهد هر بار، زبان جدیدی برای بیان قصه‌ام کشف کنم.

این مستندساز در ادامه گفت: برای من، سینمای مستند اساساً تجربی است، چرا که از ابتدای تاریخ مستندسازی یعنی از زمان رابرت فلاهرتی تا همین الان، سینمای مستند مدام در حال تغییر و تحول‌های باورنکردنی و انقلابی بوده است. همین تغییر و تحول در سینماست که مرا مسحور می‌کند. بنابراین، تصورم این نیست که آثار من تجربی هستند، بلکه به نظرم سینمای مستند اساساً باید تجربی باشد. بدون تجربه کردن، مستند محکوم به فناست و فکر می‌کنم این نکته در مورد همه هنرها صدق می‌کند.

وی تصریح کرد: برای من اساساً جدا کردن فیلمبرداری از کارگردانی و... کار دشواری است. اصلا نمی‌توانم خودم را در حال کار کردن با فیلمبردار یا صدابردار تصور کنم. برایم خیلی مهم است که بتوانم با دنیایی که پیش رویم است و همین‌طور آدم‌هایش، ارتباط صمیمانه برقرار کنم. همان‌طور که قبلا هم اشاره کردم واژه «رویارویی» برای من از اهمیت بالایی برخوردار است، رویارویی با آدم‌ها و از همین‌جاست که ساختار فیلم من شروع به شکل‌گیری می‌کند. بنابراین، ابتدا با مکانی مواجه می‌شوید، بعد مواجهه با آدم‌ها به دنبالش می‌آید و بعد این آدم‌ها هستند که هسته داستان را بازتاب می‌دهند. در نتیجه، تنها کار کردن به من اجازه می‌دهد در مواجهه درست با مکان و آدم‌هایش و چیزهای اطرافم، صمیمیت دلخواهم را خلق کنم. به نظرم می‌رسد وقتی بیست نفر آدم دور و برم باشند مثل وقتی قرار است فیلم بلند ساخته شود، صمیمیتی که به دنبالش هستم از دست می‌رود. به تعبیری، مولفه صمیمیت را که از اهمیت بالایی در کارم برخوردار است از دست می‌دهم.

جان‌فرانکو رُزی در پایان، درخصوص تامین بودجه ساخت فیلم‌های خود گفت: در گذشته ناچار بودم خیلی بیش‌تر از اینها کار کنم. اصلا یک دلیل این که کارهایم این‌قدر زمان‌بر می‌شد این بود که باید کنارش کارهای دیگری مثل فیلمبرداری برای پروژه‌های دیگر هم انجام می‌دادم که بتوانم گذران زندگی کنم. هیچ‌وقت از هیچ نهاد و سازمان و استودیویی برای ساخت فیلم‌هایم پول نگرفتم. همیشه خودم سرمایه فیلم‌ها را تهیه کردم. گاهی آه در بساط نداشتم و از هیچ شروع کردم. تازه بعد از موفقیت «سکرو» در ونیز بود که اوضاع به نوعی تغییر کرد و خصوصاً بعد از فیلم آخرم «آتش در دریا» اوضاع به مراتب بهتر شده است. موهبت بزرگی است که یک فیلمساز بتواند تمام وقتش را به اثری که قرار است خلق کند اختصاص بدهد و دغدغه مالی نداشته باشد. برای من این اتفاق، خیلی دیر در زندگی حرفه‌ایم رخ داد.
کد مطلب: 14183