درباره‌ی نقشِ نگار
نقشِ نگار، تازه‌ترین فیلم علی عطشانی اما یک اثر محترم داستان‌گو است.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۳۵
 
درباره‌ی نقشِ نگار
 
سینمای ما سال‌های زیادی‌ست از فیلم‌های قصه‌گوی جذاب بی‌بهره است. فیلم‌هایی که بتوانند مثل یک قصه‌ی ساده دل‌چسب مخاطب را در سالن‌های تاریک سینما مدهوش کنند و برای زمانی کوتاه از دغدغه‌های روزمره نجات‌شان بدهند و شرحی بدهند از داستان آدم‌هایی غریبه که کم‌کم آشنا شوند و شنیدنشان لطف و لذتی هم‌راه داشته باشد. کویر خشک سینمای ایران، در عوض برهوتی است پر از درختان بی بار مدعی! فیلم‌سازانی که آثار شخصی و دفرمه خود را به‌زور تبلیغات در دنیای مجازی متفاوت و خاص جلوه می‌دهند و... بگذریم!

نقشِ نگار، تازه‌ترین فیلم علی عطشانی اما یک اثر محترم داستان‌گو است. عطشانی نامی آشناست، فیلم‌سازی جوان‌، بی‌هیاهو و متکی به‌خود که چند سالی هست در تنه سینمای ایران مشغول فعالیت است و فیلم‌هایش همیشه از استانداردهای لازم برخوردار بوده. او که به‌شکلی پرسروصدا و با حاشیه‌های فراوان راه خود را به سینما باز کرد، در ادامه‌ی مسیر حرفه‌ای خود بدون هیچ جنجال‌آفرینی بی‌جا صرفا به ساخت و عرضه‌ی آثار خود پرداخته که معمولا هم در رده‌ی فیلم‌های تجاری با کیفیت قرار می‌گیرند. آخرین و بهترین فیلم او، نقش نگار است، یک فیلم داستان‌گوی معمولی، با فیلم‌نامه‌ای معمولی، بازی‌هایی معمولی و کارگردانیِ پخته‌ای که بهترین بخش فیلم است.

فیلم‌نامه‌ی ساده و البته کلیشه‌ای فیلم، با استفاده از الگوهای همیشگی سینمای ملودرام ساخته شده است دختر تنهایی که در موقعیتی سخت مجبور می‌شود با مشکلات متعدد بجنگد، حامی و یاوری که از راه می‌رسد، شک‌ها و تهمت‌ها و... الگوهایی که از سینمای دهه‌ی چهل وارد فیلم‌های ایرانی شد و هم‌چنان هم برای سرگرم‌کردن بخش انبوهی از مخاطبین کافی به‌نظر می‌رسد! فیلم‌نامه نقش نگار البته در چند موقعیت پیچ‌های جذابی به قصه وارد می‌کند مثل ماجرای گردن بند یا حضور خانواده دوست که در هم‌راه کردن مخاطب به‌شدت تاثیر دارد. اما داستان ساده و قابل پیش‌بینی فیلم سبب می‌شود مخاطب همیشه از داستان جلو باشد، و غافل‌گیری چندانی هم نه در روند داستان و نه در نتیجه‌گیری وجود ندارد. فیلم‌نامه در پردازش شخصیت‌ها ناموفق است. نگاه کنید به طراحی و پرداخت شخصیت مردی که قرار است با نگار ازدواج کند، دیالوگ‌ها گاهی بیش از حد مورد نیاز دراماتیک و شاعرانه می شوند، و چینش وقایع به‌گونه‌ای است که در دقایق زیادی از داستان ریتم کند و ملال‌آوری بر قصه حاکم می‌شود . با این وجود، توانایی فیلم‌نامه در هم‌راه کردن مخاطب از همان دقایق ابتدایی‌، تعریف درست از موقعیت پیچیده‌ی اصلی داستان و موقعیت‌های کم‌شمار تاثیرگذاری که در بین روند طبیعی داستان چیده شده فیلم را از افتادن به دام یک اثر تلویزیونی و بی‌هویت بودن نجات می‌دهد.

کارگردانی فیلم اما بی‌تردید بهترین نمونه از توانایی‌های کارگردانی علی عطشانی است‌. انتخاب درست و گاه جسورانه‌ی نماها‌، دکوپاژ هوش‌مندانه به‌ویژه با توجه به این‌که بخش عمده‌ای از داستان در یک لوکیشن داخلی محدود خانه اتفاق می‌افتد‌، پرهیز از اداهای فرمالیستی معمول در آثار سینماگران ایرانی و مهم‌تر از همه‌ هدایت درست بازیگران سبب شده فیلم یک‌دست، قابل اعتنا و موفق جلوه کند‌. عطشانی که همیشه نیازهای دراماتیک فیلم‌نامه را درست تشخیص می‌دهد‌، این‌بار هم موفق شده با استفاده از نوعی کارگردانی ترکیبی که هم جسورانه و بی‌پرواست و هم آشنا و گرم، مخاطب را در هم‌راه شدن با قصه‌ی اصلی کمک کند‌. معرفی درست شخصیت‌ها با استفاده از نماهای معرف دقیق طراحی شده‌، نکته‌ی ساده اما مهم دیگری است که بر خلاف بسیاری از فیلم‌های ایرانی این‌جا به‌درستی رعایت می‌شود.

بازی بهرام رادان بعد از مدت‌ها به ما یادآوری می‌کند که سینمای تجاری ایران یک بازیگر توانا دارد که برای بازی در نقش مردان جوان و جذاب گزینه‌ی بسیار مناسبی است! گرچه نقش او شباهت‌هایی به شخصیتی که در عصر یخبندان بازی می‌کرد دارد‌، اما رادان که در سال‌های اخیر بازی‌های ناموفق فراوانی داشته، این‌بار به‌خوبی موفق می‌شود با اضافه کردن جذابیت ذاتی و ویژگی‌های شخصی خود از این شباهت بگریزد. در کنار او، بازی قابل قبول آیلین حسینی در اولین تجربه‌ی سینمایی نشان از انتخابی هوش‌مندانه دارد، به‌ویژه که صورت شرقی و غمگین حسینی او را بدل به تصویری از دختر مغموم تنهای آشنا می‌کند که در ذهن مخاطب ایرانی نقش بسته است‌. در کنار بازی کلیشه‌ای آتیلا پسیانی که مدت‌هاست برای هیچ نقشی وقت نمی‌گذارد و گوهر خیراندیش که شبیه همه‌ی نقش‌های اخیر خود است، بازی دل‌نشین و شیطنت‌آمیز الهه حصاری در موقعیت‌های زیادی از فیلم به بهبود ریتم کمک می‌کند.

حضور ناصر ملک‌مطیعی در فیلم "نقش نگار" حتی اگر فقط حرکتی تبلیغاتی و منفعت‌طلبانه بوده‌، اقدامی بسیار محترم است‌. بازیگری که سال‌های سال در فراموشی و بی‌خبری و سکوت سر خود را به روزمرگی گرم کرده بود، حتما این‌روزها از بازگشتن به مدار توجه سرخوش است‌. و چه حضور گرم و موثری هم دارد این مرد دوست‌داشتنی در حضور کوتاه خود‌. کاش سینمای ما هم از فراموش کردن هنرمندانی که دارد دست بردارد‌!

"نقش نگار" شاید فیلم بزرگ و ماندگاری نباشد‌، شاید نگاری نباشد که نقشی از خود بر تاریخ سینمای ایران به یادگار بکذارد‌، اما از دسته فیلم‌هایی است که به‌شعور مخاطب بی‌احترامی نمی‌کند و سینما را با هنرهای دیگر  و بی‌هنری‌ها اشتباه نمی‌گیرد‌. سینمای بیمار این‌روزهای ما به فیلم‌های ساده قصه‌گویی نظیر این فیلم بسیار نیاز دارد‌، و همین یک دلیل هم کافیست که به فیلم علی عطشانی و هم‌کارانش احترام بگذاریم.
کد مطلب: 4229