در نشست تحلیل عملکرد سی و چهار دوره جشنواره فیلم فجر مطرح شد؛
جشنواره فیلم فجر مشابه خارجی ندارد و فرهنگ الویت دولت ها نیست
نشست تحلیل عملکرد سی و چهار دوره جشنواره فیلم فجر با حضور محمد مهدی عسگرپور و عباس رافعی برگزار گردید که هریک به بیان دیدگاه های خود پیرامون این رویداد پرداختند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۳۱
 
جشنواره فیلم فجر مشابه خارجی ندارد و فرهنگ الویت دولت ها نیست
 
نشست تحلیل عملکرد سی و چهار دوره جشنواره فیلم فجر با حضور محمد مهدی عسگرپور و عباس رافعی برگزار گردید که هریک به بیان دیدگاه های خود پیرامون این رویداد پرداختند.

به گزارش خبرنگار تحریرنو ؛ نخستین نشست نقد و بررسی سی و چهار دوره جشنواره فیلم فجر ، با حضور محمد مهدی عسگرپور کارگردان ،تهیه کننده و مدیرعامل اسبق خانه سینما،عباس رافعی کارگردان سینما و جمعی از اصحاب رسانه عصر روز ۲۹ دی ماه در موسسه فرهنگی یادمان شهدای هفتم تیر(سرچشمه) برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمدمهدی عسگرپور با اشاره به ماهیت برگزاری جشنواره فیلم فجر گفت: شکل و شمایلی که جشنواره فیلم فجر دارد مشابه آن را در جهان سراغ ندارم بطور مثال سبک هیات انتخاب و داوری های آن جالب است زیرا ۵-۶ نفر در قالب هیات داوران درباره تمام اجزای فیلم ها به قضاوت می پردازند ، برخی از سوءتفاهم های جشنواره فجر که بعد از برگزاری آن به وجود می آید حاصل همین ترکیب هیات داوران است.

محمد مهدی عسگرپور ادامه داد و گفت: بعد از اتمام فعالیتم در خانه سینما فکر کردم که بهتر است دورتر بایستم و نظاره گر کارهای دوستان باشم اما گاهی می بینم که شرکت در چنین برنامه هایی می تواند مفید باشد. از زوایای مختلف می توان به جشنواره فیلم فجر پرداخت. گاهی اوقات برخی هنگامی که می خواهند جشنواره را ارزیابی کنند آن را به مثابه ارزیابی تمامی سینما تلقی می کنند به همین دلیل است که بسیاری اوقات حجم اظهارنظرها درباره جشنواره روندی پیدا می کند که بر رای مدیران و تمامی سینما تاثیر می گذارد.

وی اظهارداشت: شکل و شمایلی که جشنواره فیلم فجر دارد مشابه آن را در جهان سراغ ندارم بطور مثال سبک هیات انتخاب و داوری های آن جالب است زیرا ۵-۶ نفر در قالب هیات داوران درباره تمام اجزای فیلم ها به قضاوت می پردازند ، برخی از سوءتفاهم های جشنواره فجر که بعد از برگزاری آن به وجود می آید حاصل همین ترکیب هیات داوران است.

عسگرپور گفت: برخی جشنواره فیلم فجر را به مانند ویترین تمام تولیدات سینمای ایران تلقی می کنند و آن را بخشی از تابلوی فرهنگی برای سینما می دانند. در سال های دورتر نسبت تولیدات سالانه با آنچه که به بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر ورود پیدا می کرد عجیب نبود اما امروزه با حجم تولیدات سالانه این وضعیت و رقابت آثار تفاوت پیدا کرده است. یکی دیگر از موضوعاتی که جشنواره فیلم فجر با آن مواجه شده حضور فیلم های ایرانی در جشنواره های خارجی است. برای مثال برخی با الهام از فیلم های خارجی، در ایران اقدام به تولید اثر کردند که این موضوع می توانست در کل تولیدات سینمای ایران تاثیر بگذارد. همچنین از دهه ۶۰ برخی از آثار ما برای نمایش به کشورهای دیگر رفت و کشورهای خارجی این تصور را داشتند که کشوری که درگیر جنگ است چگونه توانسته فیلم هایی بسازد که در خارج از کشور به نمایش در بیاید.

وی با اشاره به روند بین المللی شدن جشنواره فیلم فجر گفت: پیش از آنکه این رویداد فرهنگی به یک جشنواره بین المللی تبدیل شود لفظ بین الملل روی آن گذاشته شد و از یک زمانی به بعد مدیران تصمیم گرفتند این بخش را رقابتی کنند اما به شکل ایرانی. برای مثال گاهی اوقات نماهایی در فیلم های خارجی وجود داشت که قابل نمایش نبود به همین دلیل گاهی با اجازه و گاهی بدون اجاز از صاحبان آثار، آن بخش ها حذف می شد. به همین دلیل بخش رقابتی خارجی مخاطبان خود را به دلیل این حجم ممیزی ها و رفتارهایی که می شد از دست داد.

به عبارتی مخاطبان آنقدر کم شدند که سانس های این آثار به صورت خالی اکران می شد. این موضوع مدیران را بر آن داشت که جشنواره را به صورت داخلی و خارجی برگزار کنند تا آنجا که مهمانان خارجی تنها برای تماشای فیلم های ایرانی به جشنواره فجر می آمدند. بازار فیلم هم تحت تاثیر همین موضوع شکل گرفت و به محل خرید فیلم های خارجی توسط صدا و سیما تبدیل شد.

عسگرپور با اشاره به ساختار جشنواره برلین که بیش از ۶۰ دوره از برگزاری آن می‌گذرد، گفت: در جشنواره برلین که بیش از ۶۰ دوره برگزار شده است، نهایتاً شاهد ۴ مدیر بودیم و به طور میانگین برای هر مدیر ۱۵ سال فرصت در نظر گرفته شده بود. اینجا با ساختاری مواجه هستیم که خودش را به فجر تحمیل می‌کند جشنواره‌ای که توسط دولت برگزار می‌شود. برخی می‌گویند چرا ما نیز نمی‌توانیم یک ساختار و سازمان مشخص برای جشنواره فیلم فجر داشته باشیم. این روند زمانی شکل می‌گیرد که فضای آن به طور کلی در کشور وجود داشته باشد. زمانی که این فضا در هیچ کجا تجربه نشده است چگونه می‌توانیم توقع داشته باشیم که آن را در جشنواره فیلم فجر تجربه کنیم.

وی افزود: ما جشنواره را در ساحت فرهنگ عمومی کشور و در ساحت نظام جمهوری اسلامی ایران تایید می کنیم. وقتی ما با هر تغییر مدیریتی در کشور نه تنها فعالیت بخش هایی که به دولت بر می گردد، تغییر می کند نهادهای غیردولتی که از دولت کمک می گیرند نیز تحت الشعاع این تغییرات قرار می گیرند و باید بگوییم که جشنواره فیلم فجر با همه کاستی ها گاهی عمل قهرمانانه انجام داده است.

عسگرپور گفت: تغییرات تا آنجایی بود که در یک دوره ای می گفتند که جشنواره فیلم فجر نباید برگزار شود یا در یک دوره ای می گفتند به جای ساخت ۸۰ فیلم در طول سال بهتر است که ۴۰۰ فیلم بسازیم. به یاد دارم که در آن زمان در شورای پروانه ساخت همه متعجب شدند و گفتند چنین ظرفیتی وجود ندارد و پس از اعتراض اعضای شورای پروانه ساخت، آن مسئول به راحتی گفت ۲۰۰ فیلم بسازیم. وقتی در چنین آشفته بازاری جشنواره فیلم فجر برگزار می شود عمل قهرمانانه ای است اما مدیران جشنواره نباید از این آشفتگی استفاده کنند و باری بر دوش جشنواره بگذارند. با این وجود جشنواره فجر تا آنجا که ممکن است باید بداند که یک مهمانی بزرگ است یا مسابقه رقابتی. این تناقضی است که از سالیان گذشته دچار آن بوده است. جشنواره فجر در این دو حالت گیر افتاده و بسیاری از مسئولان کمک نکردند که این جشنواره به حالت مسابقه ای بودن نزدیک شود زیرا برای این کار باید داوری ها تخصصی شود.

وی بیان داشت: در کدام جشنواره ای می بینیم که با این تعداد داور درباره همه اجزای آن قضاوت کنند؟ من به یاد دارم که در سال ۸۱ مقررات جشنواره را عوض و آن را یک جراحی بزرگ کردیم. ما جایزه ها را کم کردیم و به خانه سینما گفتیم اجزای فیلم ها را شما قضاوت کنید. در همان زمان خانه سینما نظر درستی از فیلم ها ارائه داد اما من بعد از مدتی اینقدر به مدیران فشار آوردند که نه تنها همان جایزه ها اضافه شد بلکه بخش جایزه مهمان هم برای جشواره فیلم فجر در نظر گرفته شد در حالی که این بخش اصلا رقابتی نبود.

عسگرپور ادامه داد: جشنواره فیلم فجر مانند امسال در برخی از سالها در تمام استان ها برگزار می شد. کدام جشنواره در دنیا در همه شهرها فیلم ها را به نمایش می گذارد؟ با این اوصاف رسما در ایام جشنواره اکران عمومی صورت می گیرد پس باید بگویم این جشنواره نیست، این یک مهمانی در حد ملی است. باید بپذیریم که جشنواره از جایگاه خود خارج شده و به یک مهمانی بزرگ در سطح کشور تبدیل شده است.

وی افزود: موضوع دیگری که می توانم به آن اشاره کنم این است که من حتی یک روز فکر نمی کردم که در افتتاحیه و اختتامیه افراد را با ماشین هایی که در نظر گرفته شده به سالن بیاورند. فکر نمی کردم سالنی در نظر گرفته شود که ۲ هزار و ۵۰۰ خبرنگار در آن استقرار پیدا کنند اما در دولت دهم این اتفاق افتاد و هنرمندان زیادی را برای حضور در سالن دعوت کردند و به خبرنگاران گفتند ما شام و ناهار شما را می دهیم. این هزینه گزافی است که علاوه بر آن جشنواره را از حالت جشنواره ای خود خارج می کند. جشنواره فجر از حالت مسابقه ای به سمت مهمانی رفته است.

عسگرپور بیان داشت: زمان برگزاری و نام جشنواره که جشنواره فیلم فجر است این تناقض را ایجاد کرده که چون انقلابی است فیلم های دچار خطوط قرمز می شوند و این جشنواره را از حالت عام بودن آن در می آورد.

وی در خصوص ارزیابی خود از سی و چهار دوره جشنواره فیلم فجر ،گفت: جشنواره فیلم فجر در بسیاری از سال ها در تولیدات سال بعد و همچنین موفقیت فیلم ها و افراد موثر بوده است بنابراین این ادعای نادرست است که بگوییم اگر جشنواره فیلم فجر هم نبود آن فیلمساز موفق می شد.

این تهیه کننده ادامه داد: به طور کلی باید بپرسیم که مفاهیم انقلاب اسلامی، شهدای ترور و مبارزان انقلابی در کجای سینمای ما است که این قصه ای طولانی دارد. فراموش نکنیم که ما در کشوری هستیم که پرداختن به شخصیت ها تنها روی وایت برد جواب می دهد. وقتی ساخت فیلم شروع می شود سفارش ها و بایدها و نبایدها هم شروع می شود. بخشی از این موضوع طنز تلخ است. ما از یک به هم ریختگی در حوزه فرهنگ رنج می بریم. این به هم ریختگی زمینه ایجاد مشکلات را فراهم می کند و این موضوع که ما گاهی اوقات دو نهاد مشابه برای انجام یک امر داریم باعث تنبلی می شود. وجود نهادهای مشابه باعث انداختن تقصیر بر گردن یکدیگر می شود.

عسگرپور با اشاره به وضعیت سینما در دهه ۶۰ گفت: زمانی که ما درگیر جنگ بودیم و سینما جزو معدود امکاناتی بود که می توانست از برخی از سوبسیدها استفاده کند. در همین زمان با آن تصوراتی که جهان نسبت به یک کشور انقلاب کرده و جنگ زده داشت برخی از فیلم های ایرانی در آمریکا به نمایش در می آمد این باعث شد که ما در افکار عمومی جهان به عنوان یک کشور فرهنگی باقی بمانیم. مدیران آن زمان هم هنگامی آمدند که همپای سینماگران در حال تجربه کردن بودند زیرا انقلاب شده بود و نمی توانستند از تجربیات مدیران قبلی استفاده کنند و به نظرم وضعیت سینما به مراتب بهتر از دهه ۷۰ بود.

وی در پایان سخنان خود در این نشست گفت: همواره حلقه مفقوده در مدیریت سینمایی ما جسارت و تداوم بوده است اما ما گاهی می بینیم که این جسارت با وقاحت همراه می شود این ترکیب باعث ایجاد ناهنجاری می شود اما باید بگویم هر وقت مدیر جسوری داشتیم ضریب موفقیت هم بالا بوده است. به طور کلی باید بگویم که در دولت یازدهم روی حرف مدیران فرهنگی نمی توان حساب کرد.

عباس رافعی نیز در ادامه این نشست گفت: ما هیچ وقت مدیریت ثابتی نداشته ایم پس می شود این موضوع را آسیب شناسی کرد که جدا از مدیریت باثبات، ما سیاست واحد سینمایی هم نداریم زیرا به طور کلی تعریفی از ادبیات نمایشی نداریم. قانون مدونی وجود ندارد و هر مدیری با توجه به سلیقه و شناخت خود از افراد دور و برش سعی می کند در سینما گسترش و یا محدودیت ایجاد کند. در واقع سینما بنابر سلیقه و شناخت آن مدیر تعریف و برگزار می شود.

رافعی ادامه داد:اولویت دولت فرهنگ نیست ضمن اینکه جشنواره فجر را نیز دولت برگزار می‌کند و از طرفی چون خودش هم فیلم می‌سازد فشارهایی می‌آید که خارج از ضوابط برگزاری جشنواره است. در هیچ جشنواره دیگری خارج از ایران نمی‌بینید که فیلمسازی فیلم ساخته و بعد به دولت حمله کند. سینمای ما مفهوم‌محور است تا ساختارمحور، اما سینما در وهله اول توجه‌اش نیز بر ساختار متمرکز است

وی افزود: کم کاری شورای انقلاب فرهنگی هم مشهود است و ما حتی در سینما یک سند تضمین شده نداریم به همین دلیل ما می بینیم که مدیران ما همواره در بیم و امید زندگی می کنند و مدام نگرانند که عوض می شوند و این شکلی است که نمی توان بر اساس آن برنامه ریزی کرد.

این کارگردان اظهارکرد: برخی از مدیران در جشنواره فیلم فجر می خواهند همه را راضی کنند به همین دلیل آش شله قلمکاری درست می شود. شاید در همان زمان انتخاب آثار از افراد مدیران بپرسیم که چرا این آثار انتخاب شد آنها نتوانند جوابی بدهند به همین دلیل جشنواره فیلم به دورهمی تبدیل شده است.

عباس رافعی بیان داشت: در سیاستگذاری سینما هر بار وزیر و مدیری عوض می شود مسیر نیز عوض می شود. برای مثال اگر به ترکیب هیات انتخاب جشنواره ها نگاه کنیم می بینیم که اثر برخی از افراد این هیات انتخاب در سال گذشته آن جشنواره رد شده و یا به زور وارد فجر شده است.

برای مثال پرویز شیخ طادی که زمانی فیلم "روزهای زندگی" را ساخت و همه جوایز جشنواره را درو کرد دیدیم که امسال فیلم بزرگ او از بخش مسابقه جشنواره کنار گذاشته شد. این در حالی است که جشنواره های خارجی مسیر مشخص دارند و فیلمساز تربیت می کنند. آنها به صراحت می گویند که چه سیاست هایی دارند در حالی که در ایران نمی توان گفت چه فیلمی مناسب جشنواره فجر است چون هیچ قانون مشخصی ندارد. شاید در دهه ۶۰ قانون مدونی وجود داشت اما الان حتی چنین قانونی وجود ندارد.

این کارگردان ادامه داد: فیلمسازان و مسئولان فرهنگی درباره انقلاب کاری انجام نداده اند و فیلمی نداریم که بگوییم به چه دلیل انقلاب کرده ایم. کم کاری از آنجایی شد که وقتی انقلاب به وقوع پیوست ما تا آمدیم خودمان را پیدا کنیم جنگ شد و همه نگاهها و قلم و دوربین ها به سمت دفاع مقدس رفت و ما ۸ سال درگیر جنگ بودیم. اولویت های اول ما به دفاع مقدس برگشت. به خاطر همین می بینیم بعد از آنکه جنگ تمام شد فیلمسازان ما یا دیگر به مقوله انقلاب فکر نکردند و یا ضد انقلاب شدند و یا فکر کردند هر بلایی سرشان آمده ،انقلاب آورده و یا ساخت چنین فیلمی را ضروری ندانستند و به همین شکل موضوع انقلاب کم کم مهجور واقع شد.

البته تلویزیون هم در این موضوع کم کاری زیادی کرد و حتی این کم کاری تا کنون هم ادامه دارد تا آنجایی که شبکه افق که قرار بود به سینمای انقلاب بپردازد،"پایتخت ۵" می سازد یا سریال انقلابی ما برای جذب مخاطب، صدای خواننده های لوس آنجلسی را به نمایش می گذارد. بنا براین مجموعه این اتفاقات باعث شد که شخصیت های انقلاب به درستی شناخته و معرفی نشوند.
کد مطلب: 9694