نگاهی به جدیدترین قسمت از برنامه تلویزیونی «وقتشه»؛
جای خالی «ادبیات عاشقانه» در گفتار مردم جامعه
برنامه تلویزیونی «وقتشه» به تهیهکنندگی ابوالفضل صفری، با دعوت از یک خانواده و یک خواننده به دو شیوه مختلف بر اهمیت وجود ادبیات عاشقانه در گفتار مردم جامعه تأکید کرد.
تاریخ انتشار : شنبه ۹ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۷
برنامه تلویزیونی «وقتشه» به تهیهکنندگی ابوالفضل صفری، با دعوت از یک خانواده و یک خواننده به دو شیوه مختلف بر اهمیت وجود ادبیات عاشقانه در گفتار مردم جامعه تأکید کرد.
سارا کنعانی: ادبیات عاشقانه، کشفی نیست که بشر تازگیها به آن دست یافته باشد؛ حیف که در تاریخ تمدنها صرفا اتفاقات سیاسی و اجتماعی مهم را به ثبت میرسانند، وگرنه قطعا قبل از تکامل زبان هم انسانهای اولیه با ایما و اشاره، راهکارهایی برای ابراز علاقه و جلب محبت طرف مقابلشان پیدا کرده بودند که ما از آن بیخبریم! کما اینکه از پیامبر اسلام(ص) به عنوان فردی زیسته در صدها سال قبل هم، چنین سخنی به یادگار مانده است: «جملهی «دوستت دارم» مرد که خطاب به همسرش گفته شود هیچ گاه از قلب او بیرون نمیرود.
روز گذشته، ششم تیرماه، برنامه تلویزیونی «وقتشه» ، محصول شبکه نسیم، از دو منظر متفاوت به این موضوع همواره مهم یعنی ادبیات عاشقانه پرداخت. این قسمت از برنامه میزبان خانوادهای بود متشکل مادر و دختر و داماد جوانش و مخاطبان، با دو نسل از افراد و «وجه شخصیتی عاشقپیشگی» در آنان آشنا شدند. مادر میانسال که البته خیلی زود ازدواج کرده و بچهدار شده بود، عنوان کرد که در اولین روزهای زندگی مشترک، اشعاری ترجمه شده به فارسی را از همسرش دریافت کرده که هرچند عبارت دقیق آن در خاطرش باقی نمانده اما حس خوبی که نفس این کار در دلش باقی گذاشته آنقدر ماندگار است که امروز بعد از بیست و چند سال، همچنان آن را به خاطر میآورد. این شیوه غیرمستقیم ابراز حس( با کمک شعر و متن و نه جملات مستقیم و محاوره) یک شیوه رایج و پذیرفته شده برای زوجهای یک نسل قبلتر به شمار میرود که امروز و در میان جوانان فعلی، جای خود را با عبارتهای صادقانه و صریحتر عوض کرده است، کما اینکه دختر جوان اظهار داشت در کلاس زبان با همسرش آشنا شده و آنها به روراستترین شکل، یکدیگر را از حس خودشان باخبر کردهاند.
موضوع این نیست که ابراز محبت چگونه باشد و قرار نیست قائل به فرمول و شیوه خاصی باشیم، مهم این است که در یک رابطه زناشویی، این امر مهم حتما اتفاق بیفتد. با این حال، به ادبیات عاشقانه در میان جوانان امروزی نقدهایی وارد است که در نیمه دوم برنامه و با حضور یک خواننده پاپ، رضا شیری، به آن پرداخته شد. شیری صراحتا بیان کرد که ذائقه نسل جدید، به سمت کلماتی نه چندان عمیق و شاعرانه و دارای فلسفه، بلکه واژههایی برآمده از محاورات و گفتگوی روزانه و کوچه بازاریست و او نیز به این سلیقه تن داده تا موجودیتش را در دنیای موسیقی حفظ کند، اما در عین حال، از اینکه سفارش یک ترانه عاشقانه بازاری را به ترانهسرایان کارکشته و حرفهای بدهد ابا دارد، چراکه معتقد است شأنیت کاری آنان باید حفظ شود. بدیهی است کسانی که اشعار حافظ و غزلیات سعدی را در اولین روزهای رابطه برای یکدیگر میفرستند به لحاظ شخصیت اجتماعی با کسانی که از اشعار فانتزی و رپ و ... استفاده میکنند متفاوتند اما این تفاوت هر چقدر هم که مهم باشد، مهمتر از اصل بیان حس و ابراز علاقه برای محکم نگه داشتن بنیان خانواده نیست، دست کم آن که فصل مشترک هر دو گروه، صداقتی است که کم و بیش در احساسشان وجود دارد که در جهان پر قیل و قال امروز قابل تحسین است، صداقتی که رضا شیری هم از آن بهره برده و ترسی نداشت از این که اقرار کند برای باقی ماندن در دایره کار، تسلیم سلیقه کم و بیش نازل عامه جامعه میشود.