در نشست نقد و بررسی فیلم "شیفت شب" عنوان شد:
نیکی کریمی: شعار تبلیغاتی فیلم با من حرف بزن است
جلسه‌ی نقد و بررسی فیلم "شیفت شب" ساخته‌ی نیکی کریمی شام‌گاه ۱۵ آذر‌ماه ۱۳۹۴ در سالن آمفی تئاتر فرهنگ‌سرای ارسباران برگزار شد.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۴۹
 
نیکی کریمی: شعار تبلیغاتی فیلم با من حرف بزن است
 
جلسه‌ی نقد و بررسی فیلم "شیفت شب" ساخته‌ی نیکی کریمی شام‌گاه ۱۵ آذر‌ماه ۱۳۹۴ در سالن آمفی تئاتر فرهنگ‌سرای ارسباران برگزار شد.

در این جلسه که با استقبال مخاطبان مواجه بود نیکی کریمی، نویسنده‌، کارگردان و تهیه‌کننده و سهیل رضایی روان‌شناس حضور داشتند و ضمن صحبت درباره‌ی فیلم به پاسخ‌گویی به پرسش‌های حاضران پرداختند.

نیکی کریمی، تهیه‌کننده و کارگردان فیلم "شیفت شب" درباره‌ی این فیلم گفت‌: ایده‌ی یک خطی این فیلم یک نفر بود که بیماری روانی دارد. در مورد کسانی‌که گاهی بی‌دلیل فروکش می‌کنند و در خود فرو می‌روند و در همان جا می‌مانند. اما از آن‌جایی که به یک داستان برای ساختن فیلم نیاز داشتم و ماجرای ارتباط بین زن و مرد از ابتدای تاریخ همواره مطرح و مد نظر همه جوامع بوده است قصه به این سمت‌و‌سویی که الان هست پیش رفت. از سویی دیگر این واقعیت وجود دارد که وقتی در خانواده عضوی دچار مشکل می‌شود کم حرف می‌شود و در خود فرو می‌رود. در تیپ شخصیتی مرد این فیلم هم این موضوع دیده می‌شود. او آدمی است که همه‌چیز را در خودش می‌ریزد و اصلا از هیچ‌کس کمک نمی‌خواهد.

وی ادامه داد: اتفاق فیلم زمانی می‌افتد که او روزی به سرایدار محل کارش می‌گوید که می‌خواهد خود‌کشی کند. او در یک موقعیت استیصال گیر افتاده است. او یک نمونه از مردان ایرانی است نه نماینده‌ی تمامی آن‌ها. فرهاد و ناهید نمونه‌های زیادی در جامعه‌ی ما دارند اما نماینده‌ی تمام مردان و زنان ایرانی نیستند. آن‌ها آدم‌های معمولی هستند. من با انتخاب شخصیت‌ها به تایید آن‌ها نمی‌پردازم بلکه فقط آن‌ها را نمایش می‌دهم‌. فرهاد این فیلم در شرایط عصبی قرار گرفته است و این عصبیت را به دیگران نیز منتقل می‌کند.

وی در مورد شخصیت زن فیلم نیز گفت‌: چند‌سال قبل از این‌که فیلم‌نامه‌ی این فیلم را بنویسم به مطب دکتر عارف می‌رفتم و در آن‌جا با چند خانم در مورد مشکلاتی که در جامعه و خانواده‌های ایرانی به‌وجود آمده است با‌هم حرف می‌زدیم. یکی از علت‌هایی که در آن بحث‌ها مشخص شد که باعث بروز اختلاف در زندگی ایرانی‌ها شده است‌، سریال‌های ماهواره‌ای بود. سریال‌های ترکیه‌ای نسبتی با فرهنگ جامعه ما ندارند. من آدم دموکراتی هستم و عادت به قضاوت‌کردن دیگران ندارم. ولی متاسفانه خانواده‌ های ما در اثر مشاهده‌ی این سریال‌ها و تاثیرپذیری از آن‌ها خیلی متزلزل شده‌اند. من حتی در بین دوستان خودم کسانی را می‌شناسم که حتی بارها و بارها به مشاهده‌ی قسمت‌های تکراری این سریال‌ها می‌پردازند. این‌ها گویی معتاد شده‌اند و در یک دنیای کوچک خود را گرفتار کرده‌اند. در خانواده‌ها دیگر کسی با دیگری حرف نمی‌زند‌، در صورتی‌که همه در دنیای مجازی سرگرم گفت‌وگو هستند.

وی افزود: من می‌خواستم نشان دهم که زن این خانواده اتفاقا این‌طوری نیست. با این‌که درس خوانده اما به‌دلیل مخالفت شوهرش سرکار نمی‌رود اما زندگی‌اش را تحت‌تاثیر این سریال‌ها قرار نداده است‌. آن‌ها با عشق و علاقه ازدواج کرده‌‌اند در نهایت او مرد را به‌سمتی سوق می‌دهد که لب به سخن گفتن بگشاید و در مورد مشکلاتش با او حرف بزند. اصلا از همان شب اولی که مرد به خانه می‌آید زن می‌خواهد که با او حرف بزند اما این مرد است که سکوت می‌کند. ناهید شخصیت زنانه‌ای دارد. آدم متوقعی نیست که بخواهد به فرهاد فشار بیاورد تا همه‌چیز را بگوید. او خودش همه‌چیز را می‌داند بنابراین زمانی که فرهاد می‌خواهد حرف بزند مانع این‌کار می‌شود زیرا می‌داند که فرهاد همین‌قدر هم که حرف‌زده فشار زیادی را تحمل کرده است.

کارگردان سوت پایان افزود: جامعه‌ی ما طوری است که با‌هم حرف نمی‌زنیم اما در مورد هم به آسانی قضاوت می‌کنیم. در مورد شخصیت برادر شوهر و سکانس‌های پایانی فیلم هم باید بگویم که در نهایت صحبت‌های مرد و زن در ماشین از نقطه‌ی دید او دیده می‌شود. او می‌بیند که آن‌ها با هم حرف می‌زنند. او و ما نمی‌شنویم که آن‌ها چه می‌گویند اما می‌توانیم حدس بزنیم که در مورد چه چیزی حرف می‌زنند. در مورد ماجرای موش‌کشی هم باید بگویم که می‌خواستم نشان دهم این می‌تواند یکی از شغل‌های متعدد افراد جامعه باشد و ناگفته نماند که استعاره‌ای هم در آن وجود دارد. در مورد شخصیت مرد نزول‌خور هم بایست بگویم که او آدمی است که در هر موقعیتی به رنگی در می‌آید . این آدم چند‌وجهی و چند‌شخصیتی است در اثر ارتباط با کارهای خلاف به یک آدم منفی تبدیل شده است‌. او به انواع شخصیت‌ها تبدیل می‌شود تا کارش را پیش ببرد. انواع و اقسام این آدم در اجتماع ما به شکل‌های گوناگون مشاهده می‌شود.

وی گفت‌: باید اضافه کنم که "شیفت شب" فیلم پیچیده‌ای نیست. در مورد زندگی الان و امروزه‌ی افراد جامعه‌ی ما است‌. آن‌ها یک زن و مرد معمولی هستند. به نظرم فیلم گزارش عباس کیارستمی از این لحاظ یکی از بهترین فیلم‌نامه‌ها را دارد. زندگی واقعی آدم‌های معمولی جامعه نظم و قاعده‌ی مشخصی که ندارد. من اعتقاد دارم که با بزرگ‌نمایی ناکامی‌ها و ناهنجاری‌ها و پررنگ نشان دادن شخصیت‌های منفی فیلم‌ها نمی‌توان در جهت این مشکلات جامعه تلاش کرد. بلکه این کار نتیجه عکس دارد. این اتفاقی است که در سریال‌های ترکیه‌ای نیز می‌افتد. با نشان دادن بدی‌ها نمی‌توان خوبی را در جامعه گسترش داد. اما در هر صورت در هنگام نگارش فیلم‌نامه این ناخودآگاه ماست که به میان می‌آید و مسلما هر آن‌چه که به آن می‌اندیشیم همان را هم می‌نویسم.

وی اشاره کرد‌: یکی از اشاره‌های این فیلم به مساله‌ی تحریم‌هاست و اثراتی که این تحریم‌ها بر جامعه گذاشته‌اند. در هر صورت هر فردی که در این جامعه زندگی می‌کند از صبح که بیدار می‌شود و از خانه بیرون می‌رود با مسائل مشکلات آن جامعه هم مواجه است و از آن تاثیر خواهد پذیرفت.

سهیل رضایی، روان‌شناس در مورد مبحث عدم گفت‌وگوی افراد اجتماع گفت‌: مسلما از زوایای متعددی می‌توان به این فیلم نگاه کرد اما یکی از این زوایا مساله‌ی عدم گفت‌وگو است‌. گفت‌مان یک مساله‌ی تازه در جامعه‌ی ماست. حرف‌زدن با گفت‌مان تفاوت دارد. سال‌ها طول می‌کشد تا جامعه‌ی ما بتواند به گفت‌مان عادت کند. این عدم توانایی حرف زدن و حرف شنیدن طبعات خود را دارد. مرد فیلم خطایی کرده و ترجیح می‌دهد خودش مشکلات را حل کند و اصلا از کسی کمک نمی‌خواهد. این نمونه‌ی مردان ایرانی است‌. او حاضر به حرف‌زدن نیست. این آموزش از بچگی مردان ایرانی داده می‌شود که مرد نباید گریه کند و اگر مردی درباره‌ی مشکلاتش لب به سخن بگشاید گویی اقتدار او زیر سوال رفته است و این کار از سوی خانواده و جامعه پذیرفته نیست. در صورتی‌که با گفت‌وگو و گفت‌مان می‌توان بر بسیاری از مشکلات غلبه کرد. از سویی دیگر زن فیلم هم شیوه‌های گفت‌مان و گفت‌و‌گو را بلد نیست. او در زمانی‌که سر صحبت باز می‌شود به‌جای این‌که راه‌کار ‌های درست ارائه کند پیش‌نهادهای فانتزی می‌دهد. این عدم گفت‌مان در محیط‌های کاری ما نیز وجود دارد. راه پیداکردن گفت‌مان به جامعه استاندارد جدیدی را به‌وجود آورده که چون افراد بلد نیستند از آن استفاده کنند نمی‌توانند به آن عمل کنند. حرف‌زدن یکی از پیچیده‌ترین کارهاست و اصلا کار ساده‌ای نیست و جامعه‌ی ما حالاحالا‌ها با شیوه‌های درست آن فاصله دارد. شما نگاه کنید ۳۰ سال پیش اصلا کسی بچه‌ها را به رسمیت نمی‌شناخت چه برسد که بخواهد با آن‌ها حرف بزند و نظر آن‌ها در مورد امور مختلف پرسیده شود و این ماجرا چه‌قدر امروزه دچار تحول شده است.

وی گفت‌: نکته‌ی دیگر که باید به آن اشاره کنم مساله زندگی مشترک است‌. همواره از ازدواج به‌عنوان زندگی مشترک نام‌ برده می‌شود. اما چیزی‌که ما شاهد آن هستیم این است که مرد خود را مالک زندگی می‌داند و می‌خواهد خودش یک تنه مشکلات آن‌را حل کند و اصلا به زن اجازه نمی‌دهد که حتی در مورد مشکلات چیزی بداند و در صورت مخالفت حتی با خشونت با او برخورد می‌کند. باید در نظر داشت که در شراکت همواره سهم شرکا برابر و یک‌سان نیست‌. زن این فیلم سعی می‌کند سهم‌الشراکه‌ی خود را از زندگی داشته باشد اما مرد با او مخالفت می‌کند. اما ناگفته نماند با این‌که چلنج‌های زیادی بین زن و مرد دیده می‌شود اما تحت فشار بودن زن به‌خاطر بد بودن مرد نیست.

وی افزود: برخلاف بسیاری از فیلم‌هایی که توسط کارگردانان زن ساخته می‌شوند، در این فیلم مرد شخصیت منفی و منفور نیست. مرد قهرمان هم نیست. زن هم قهرمان نیست. زن‌ها موجودات کانونی هستند. برای زن‌ها کانون خانواده مهم است‌. در ازدواج زن‌ها ۵ مورد را وارد زندگی می‌کنند در صورتی‌که مرد‌ها از ۷ مورد رها می‌شوند. زن‌ها با ازدواج وارد زندگی و تعهد می‌شوند در صورتی‌که مردها از خیلی چیزها رهایی پیدا می‌کنند. زن این فیلم نیز با زنانگی‌اش وارد شراکت زندگی می‌شود.

وی افزود: در این‌جا می‌توان به شخصیت برادر شوهر نیز اشاره کرد که به کمک آن‌ها می‌آید. او قدرت گفت‌مان و حرف زدن با رئیس را دارد و یک قهرمان رئال است‌. او نمونه‌ی قهرمانی است جامعه‌ی امروز ما به آن نیاز دارد. نمونه‌ی این قهرمان امروزه در کارتون باب اسفنجی دیده می‌شود. باب اسفنجی اصلا قدرت‌های ماورایی ندارد. بلکه دائم در حال حرف زدن است . او با همه حرف می‌زند و به‌نظرم نسلی که این کارتون را تماشا می‌‌کند متوجه می‌شود با قدرت گفت‌مان می‌شود خیلی کارها کرد و آینده‌ی خوبی خواهد داشت. نگاه فیلم‌ساز به مردها در فیلم "شیفت شب" هم شفاگر است‌، سرزنش‌گر نیست. از نظر یونگ فیلم‌ساز اصلا نباید با خودآگاهش فیلم بسازد. فیلم‌ساز با ناخودآگاهش فیلم می‌سازد و منتقد با خودآگاهش آن‌را نقد می‌کند. از این‌رو ممکن است تماشاگر نکته‌هایی را از فیلم برداشت کند اصلا مورد نظر کارگردان نبوده است.

وی در مورد عشق و رابطه‌ی آن با ازدواج گفت‌: به‌نظرم چیزی که شراکت زندگی‌ها را به‌هم می‌زند عشق است‌. آدم‌ها تحمل عشق را ندارند. از آدمی‌زاد چنین کارآیی بعید است‌. ما از پوست و گوشت و استخوان درست شده‌ایم و نمی‌توانیم معنای زندگی یک نفر دیگر باشیم‌. اما می‌بینیم که وقتی کسی در زندگی‌اش دچار مشکل است یک نفر را وارد زندگی اش می‌کند تا او معنای زندگی‌اش بشود! اگر کسی بگوید بدون تو می‌میرم باید از دست این آدم فرار کرد! فکر می‌کنم علت بهم‌خوردن مداوم رابطه‌ها این است که افراد فکر می‌کنند که اگر رابطه‌ با این آدم را تمام کنند با فرد دیگری شرایط بهتر خواهد شد. در صورتی‌که این اتفاق نمی‌افتد و چرخه‌ ادامه پیدا می‌کند. اگر کسی را دید و فکر کردید با عاشق او شدن به بهشت می‌رود شما حتما با‌هم به جهنم خواهید رفت. یک زن به تو یاد می‌دهد که مساله‌ی ‌زندگی تو چیست‌. یک مرد به تو می‌آموزد که مشکلات زندگی تو چیست. با عاشق شدن تنها می‌توانیم به نقاط ضعض شخصیت‌مان پی ببریم. با عشق نمی‌توان زندگی کرد. اما ازدواج محصول یک روند تکامل فکری است و اصلا کار عشق نیست. عشق فقط برای قدم زدن زیر باران و شعر گفتن است. عشق رنج مقدسی است که باعث بالغ شدن می‌شود. زیرا شما رفته‌رفته متوجه می‌شوید که رابطه را بلد نیستید. این اتفاقی است که برای دختران دهه‌ی ۶۰ ما تحت تاثیر فروغ افتاد. آن‌ها در همه‌ی زمینه‌ها موفق‌اند، از تحصیل گرفته تا کار اما نمی‌توانند وارد زندگی شوند. آن‌ها می‌گویند به‌جای این‌که با ما از سیب‌زمینی حرف بزنید از شعر و کتاب و... حرف بزنید. در صورتی‌که واقعیت زندگی این‌ها نیست.

وی افزود: فیلم "پل‌های مدیسن کانتی" نیز چنین خیانتی را به زندگی زناشویی کرد‌. تا جایی‌که ببینید یک مورد خیلی پیش پا افتاده مثل بستن یا نبستن یک در برای زن فیلم تبدیل به دغدغه‌ی ذهنی می‌شود و مرد او با نبستن آن در به‌خصوص باعث فکر و خیال زن شده است تا این‌که در نهایت یک نفر پیدا می‌شود که آن در را می‌بندد و برای زن تبدیل به قهرمان می‌شود! منظورم این است که کم‌کم فانتری جای واقعیت‌های مهم زندگی را می‌گیرد و آن‌را از حقیقت دور می‌کند. اگر شما بتوانید این فیلم "شیفت شب" را ببینید و طرف هیچ‌کدام از طرفین زن و مرد فیلم را نگیرید شما می‌توانید وارد زندگی شوید.

این جلسه‌ی نقد و بررسی با پرسش و پاسخ بین میهمانان و مخاطبان ادامه یافت و به پایان رسید.
کد مطلب: 3584