نگاهی به فیلم مستند داستان یک زوج؛
داستان یک زوج طی ۳۵ سال!
شاید برای بسیاری از ما پیش آمده باشد که به این موضوع فکر کنیم، اگر یک فیلم از زندگی مان می ساختیم چه می شد؟! در دنیای واقعی به سختی می توان این تصور را داشت که بتوان چنین فیلمی ساخت. این کار به معنای واقعی به صبر ایوب نیاز دارد. اما هلنا ترشتیکوا مستند سازی از جمهوری چک با فیلم مستند داستان یک زوج این ایده عجیب را به واقعیت تبدیل کرده است.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۰۳
 
داستان یک زوج طی ۳۵ سال!
 
شاید برای بسیاری از ما پیش آمده باشد که به این موضوع فکر کنیم، اگر یک فیلم از زندگی مان می ساختیم چه می شد؟! در دنیای واقعی به سختی می توان این تصور را داشت که بتوان چنین فیلمی ساخت، این کار به معنای واقعی به صبر ایوب نیاز دارد، اما هلنا ترشتیکوا مستند سازی از جمهوری چک با فیلم مستند داستان یک زوج این ایده عجیب را به واقعیت تبدیل کرده است.

فیلم داستان یک زوج به زندگی یک زن و شوهر به مدت ۳۵ سال می پردازد! داستان فیلم یک روز پیش از مراسم ازدواج آغاز می شود، دخترو پسر جوانی را می بینیم که تصمیم به ازدواج با یکدیگر گرفته اند هر دو خوشحالند و از گفته هایشان می توان فهمید که هیچ تصوری درباره آینده و اینکه قرار است چه پیش آید ندارند، انگار آنها پای در راهی ناشناخته و غیر قابل پیش بینی گذارده اند. چیزی که تا پایان فیلم نیز اثبات می شود!

در ادامه فیلم مراسم ازدواج آنها را می بینیم که هر دو بسیار هیجان زده هستند، از هجان زیاد نمی توانند آهنگی برای مراسم ازدواجشان انتخاب کنند! آنها خیلی زود بچه دار می شوند، در اولین ساگرد ازدواجشان پسر کوچکشان نیز به خانواده آنها اضافه شده است.

پس از این کارگردان سعی می کند هر چند وقت یکبار به سراغ این زوج برود و پلان هایی از زندگی آنها بگیرد، طی این پلان ها زن و شوهر درباره فعالیت هایشان و زندگی روزمره و باقی مسائل صحبت می کنند. آنها یک زوج تحصیلکرده هستند که هر دو رشته طراحی خانه در دانشگاه تحصیل کرده اند و در عین حال زن و شوهری هنرمند نیز هستند، طی فیلم مرتبا آنها را مشغول خلاقیت های هنری می بینیم، مرد در دکوراسیون خانه بسیار خلاق است و زن کارهای هنری مثل نقاشی، گلدوزی و خیاطی انجام می دهد.

به این ترتیب هر چند سال یکبار که فیلمساز به سراغ این زوج می رود خانواده آنها بزرگتر شده است و تعداد بچه هایشان بیشتر شده است. آنها صاحب ۵ فرزند می شوند، ۴ پسر و یک دخترف از اواسط فیلم به بعد مهمترین دغدغه این زوج بچه ها و مشکلاتشان می شود. با توجه به اینکه آنها تعداد زیادی بچه دارند دردسرها و مشکلاتشان هم بسیار زیاد است و با گذر زمان این مشکلات بر رابطه زن و شوهر نیز سایه می افکند.

دردسرهای بچه ها آنقدر زیاد می شود که در یکی از پلان ها مادر اعتراف می کند که به خاطر کارهای پسر دومش مارتین دست به خودکشی زده است! مارتین فرزند دوم تبدیل به مهمترین معضل خانواده می شود و مادر و پدر از کنترل او عاجز می مانند، دزدی از خانه، مصرف مواد مخدر و انتخاب دوستان خلافکار توسط مارتین، خانواده را به شدت نگران کرده است. به طوری که این زوج نگران آینده دو پسر کوچکشان نیز می شوند که آیا آنها نیز راه مارتین را در پیش خواهند گرفت؟

در طول فیلم به خوبی فراز و نشیب های زندگی یک زوج را می توان دید، سختی ها، خوشی ها، نگرانی ها، مواقع حساس، اختلاف نظرها و سایر مسائل، به بیان بهتر فیلم داستان یک زوج خود زندگی است و هر بیننده ای با هر ملیتی و از هر خانواده ای می تواند با این فیلم جالب و در عین حال عجیب ارتباط برقرار کند.
یکی از نکات جالب توجه در فیلم است که گاهی قضاوت مادر و پدر درباره فرزندان چندان درست نیست، به طور مثال مارتین فرزند دوم خانواده که معضل و دردسر بزرگ خانواده در دوران نوجوانی و اوائل جوانی بود، با بالا رفتن سنش تبدیل به موفق ترین فرد خانواده می شود و مادر و پدر از او رضایت کامل دارند!

صحنه پایانی فیلم یعنی زمانی که این زوج عکس ازدواج خود را در دست می گیرند و جلوی دوربین عکاس ها می ایستند یکی از تاثیرگذارترین بخش های فیلم است و بیننده ای که از ابتدای فیلم شاهد زندگی آنها طی ۳۵ سال گذشته بوده است تنها کاری که می تواند انجام دهد احساساتی شدن و اشک ریختن در این لحظات از این فیلم است.

این زوج و خانواده کاملا معمولی هستند و از طبقه متوسط جامعه، به طوری که به نظر می رسد چیز جذابی در چنین خانواده ای وجود ندارد اما فیلم داستان یک زوج که حاصل سالها صبوری کارگردانش است خلاف این تصور را ثابت می کند و می تواند در هر زمان و هر مکانی دیدنی و جذاب باشد.

نرگس خرقانی/منتقد
کد مطلب: 15674