اسکندری: وقتی بازیگر هستی میزان شهرت تو با یک هنرمند فعال در حوزهی هنرهای تجسمی متفاوت است.
تحریرنو: این هنرمند دربارهی حاشیههای بهوجود آمده در رابطه با فعالیت هنریاش و حذف نامش از روی آثار خود در سطح شهر، اظهار کرد: موضوع حذف نام من از روی آثار هنریام در اتوبانهای تهران به سال ۸۹ برمیگردد. اولین مورد، کاری بود که در منطقهی ۵ و در حاشیهی اتوبان همت طراحی و اجرا کردهبودم. یکروز سر صحنهی فیلمبرداری بودیم که یکی از بچهها گفت روی اسمت رنگ پاشیدهاند. اول فکر کردم شوخی میکند، ولی در مسیر که آمدم دیدم واقعا این اتفاق افتاده است.
او افزود: وقتی با شهرداری منطقه تماس گرفتم، آنها اظهار بیاطلاعی کردند. این اتفاق در پروژهی بعدی هم تکرار شد. برخی معتقد بودند سایز اسم بزرگ بوده، اما ما در قراردادهایی که با شهرداری داشتیم موردی مبنی بر سایز اسم درجشده روی کار و محدودیت آن قید نشده بود. شاید واقعا سایز کار بزرگ بود و مشکل داشت، ولی بههرحال کسی با من تماس نگرفت که اگر چنین مشکلی هست متذکر شوند و آنرا با من در میان بگذارند.
اسکندری ادامه داد: در کاری که بعدها برای منطقهی ۶ انجام دادیم، سایز اسم کوچکتر و حدود ۷۰×۷۰ بود، اما باز هم روی آنرا رنگ کردند. وقتی پیگیر شدم، همه اظهار بیاطلاعی کردند. حتی گفتند وقتی دوربینها را کنترل کردیم متوجه شدیم اوباش بودند که روی اسم رنگ زدهاند. همان موقع خیلیها رای مرا زدند که این موضوع را پیگیری نکنم. اما بعد دیدم جریانی بر علیه من راه افتاد و آنقدر ادامه پیدا کرد که باعث شد از سال ۹۰ همکاری خود را با شهرداری قطع کنم.
او اظهار کرد: رایزنیهایی که با سازمان زیباسازی داشتیم سرانجام به اینجا رسید که پلاکهای فلزی روی کارها تعبیه کنیم، اما همین دلخوریها باعث شد دو سه سال کار نکنم.
این بازیگر دربارهی بازخوردهای این موضوع گفت: متاسفانه فضایی که دوستان فعال در این حوزه بهوجود آوردند اصلا درست نبود. آنها معتقد بودند من از اسمم سواستفاده میکنم و یک بازیگر چرا باید دو شغل داشته باشد و کار تجسمی بکند. حتی مطلبی نوشته بودند که لاله اسکندری خودش کار نمیکند و عدهای را میآورد که برایش کار کنند.
اسکندری افزود: متاسفانه با اینکه ما همیشه به فرهنگ چندهزارسالهی خود مینازیم، در برخی مناسبات خیلی تنگنظر میشویم. اگر من بهعنوان بازیگر بتوانم کاری برای شهر و کشورم ارائه کنم که کیفیت بالای یک اثر هنری را داشته باشد، دیگر اهمیتی ندارد که من بازیگر، کارگردان یا موزیسین هستم.
این هنرمند همچنین گفت: به اعتقاد من آنچه که اهمیت دارد این است که من کار تجسمی انجام میدهم. در واقع به جای اینکه کسی را به اینکار تشویق کنند تا بهعنوان یک بازیگر شناخته شده، حرکتی را انجام داده و توجه مردم را بهسمت این جریان جلب کند، با او بد برخورد میکنند. قبل از من یک سری آدم کار کردند، بعد از من هم کار خواهند کرد، اما خیلیها به من میگویند ما این تکنیک را به نام تو شناختیم. من در این چند سال خیلی برای شهرداری تبلیغ کردم و از طرف من حمایت زیادی هم از آنها شد، اما متاسفانه دوستان کم لطفی کردند.
او ادامه داد: من فارغالتحصیل رشتهی گرافیک هستم. ۱۰ سال در محضر استاد حسین ماهر نقاشی کردم. مسلم است که وقتی بازیگر هستی میزان شهرت تو با یک هنرمند فعال در حوزهی هنرهای تجسمی متفاوت است. من افتخار میکنم اولین زنی بودم که در تهران اینکار را انجام دادم. دو سال با شهرداری در حال مذاکره بودم که موفق شدم اولین پروژهام را در سال ۸۷ در شهرداری منطقهی ۵ پیاده کنم. قبل از من یک پروژه در میدان کتابی انجام شده بود و یکی هم در میدان آزادی در حال اجرا بود که حاشیهساز شده بود و بخشی از کار روی ماشینها ریخته بود. من اولین زن فعال در این حوزه بودم و با این کارم راهی باز شد که خانمهای دیگری هم آمدند و گروههایی با سرپرستان زن در فضای باز اتوبانها و خیابانها مشغول به کار شدند و در این حوزه یک جریانی اتفاق افتاد.
اسکندری دربارهی هدف خود از اجرای پروژههای هنری در سطح شهر گفت: هدفم این بود که یک فضای رنگی به شهر خاکستریام بیاورم. فکر کردم کاری کنم که سالها روی دیوارها بماند. برای این کار از نقشهها و طرحهایی استفاده کردم که یادآور فضاهای تاریخی خودمان باشد. بهعنوان مثال از نقوش مینیاتور استفاده کردم. دوست داشتم با طرحهای خوب و ایجاد فضاهای جدید هنر کاشیکاری را دوباره احیا کنم.
او اظهار کرد: این هنر تا چند سال پیش فراموش شده بود. ما در معماری قدیممان از این هنر استفاده میکردیم، حتی در منازل به شکل تابلوهای زیبا آنرا داشتیم. الان معماریها به سمتی رفته که خیلی مجالی برای استفاده از این هنر نیست، بههمین دلیل فکر کردم میتوانم یک سری تابلوهای شهری بسازم که برای مردم کشورم یادآور هنر کاشیکاری سنتی باشد و اینکه ما چه پتانسیلها و هنرهایی داریم که باید احیا شوند.
این بازیگر در ادامه و در بخش دیگری از سخناناش به موضع برخیها نسبت به شغل دوم بازیگران اشاره کرد و گفت: برخیها نسبت به من یا بازیگرانی که در عرصههای مختلف کار میکنند، موضع گرفتهاند. همیشه یک گاردی به سمت ما هست که میخواهد ما را در یک حوزه محدود کند، در حالی که من فکر میکنم اگر کسی هنری دارد و احساس میکند میتواند آنرا به خوبی انجام دهد، نباید مشکلی وجود داشته باشد.
اسکندری افزود: یک بخشی از این موضوع مربوط به این است که بازیگران به دلیل اینکه مُبلغ جریان سینمایی حاکم هستند در معرض این واکنشها قرار دارند. حتی ما این تجربه را در رشتهی خودمان هم داریم و گاهی از سمت عوامل پشتصحنه گارد هست که تو بازیگری و جلوی دوربینی و بیشتر دیدهمیشوی و آنها که پشت دوربین زحمت میکشند، دیده نمیشوند.
او همچنین عنوان کرد: این موضوع واقعیتی است که نمیشود منکر آن شد. در این سالها بهخصوص در هشت سال گذشته به هنرمندان تجسمی بیتوجهی شده است. حضور من و آدمهایی مثل من در حوزهی هنرهای تجسمی این احساس را پیش آورده که ما از اسم خود سواستفاده میکنیم و کسی که سالها عکاسی و نقاشی کرده نمیتواند این فرصت را داشته باشد. اولین بازخوردها به این قضیه هم از طرف هنرمندان تجسمی بود. هنرمندانی که خودشان در این حوزه فعال بودند اعتراض کردند، در حالیکه من ۱۰ سال شاگرد آقای ماهر بودم و کارهایم از لحاظ فنی و کارشناسی کیفیت بالایی دارند.
این هنرمند ادامه داد: حتی خود شهرداری هم همین نظر را داشت و به کارهای من Grade A داد. در نتیجه ما از نظر کار هیچ کم و کسری نداشتیم و من با تمام وجود و انرژی همهی پروژهها را با سختگیری اجرا کردم. تمام این کاشیها از بهترین نوع آن هستند. حتی گاهی اوقات کاشی اسپانیایی برای استفاده برخی رنگها خریدم که معمولا کسی این هزینهها را نمیکند. با این حال هرگز از این موضوع استفاده نکردم. شرایط من با تمام هنرمندانی که در این حوزه کار میکنند برابر بوده است.
اسکندری با بیان اینکه این حواشی روی کار بازیگریاش هم تاثیر گذاشته بود، گفت: این بازخورد منفی حتی در کار بازیگری من هم تاثیر گذاشت و وقتی برای قرارداد به دفتر فیلمسازی میرفتم میگفتند خانم اسکندری شما که وضعتان خوب شده و شهرداری را درو کردهاید! حتی یک زمانی تصمیم گرفتم بعد از این حواشی و مشکلات ایجاد شده، قراردادهایم را بدهم چاپ کنند. کل قراردادهای ما با شهرداری به ۵۰۰-۶۰۰میلیون نمیرسد. در حالیکه این شایعه پشت من بود که میلیاردمیلیارد با شهرداری قرارداد میبندم!
او افزود: البته خیلی برخوردهای مثبت هم داشتیم و این برخوردهای منفی محدود به چند نفر میشد. خیلی از مردم کارهای هنریام را با اشتیاق دنبال میکنند و سراغشان میگیرند. میدانند که کدام کارها برای من است و به این کارشناسی رسیدهاند که تیپ کارها را از هم تفکیک کنند. اولین مخاطب ما خود مردم هستند. اولین بازخوردهای مثبت هم از طرف مردم است و به خاطر همین من انرژی میگیرم.
این هنرمند ادامه داد: شاید به همین دلیل بود که دوست داشتم دوباره برگردم. احساس کردم یک وقتهایی آدم باید نسبت به حواشی بیاعتنا باشد. من ابزاری به نام رسانه داشتم که میتوانستم بهراحتی از آن استفاده کنم. علیه کسانی که حاشیه درست کردند مطلب داشتم و میتوانستم چاپشان کنم، اما من آدم اهل تنش و حاشیه نیستم و دوست دارم کنار بایستم و در سکوت کار خودم را بکنم.
اسکندری همچنین اظهار کرد: امسال دیدم که تغییر و تحولاتی اتفاق افتاد. شرایط جدید و دولت جدید و تغییراتی که در مدیران شهرداری بهوجود آمد باعث شد دوباره بهسمت کارم برگردم. امیدوارم در فصل جدید دوباره اتفاقات خوبی رقم بخورد و مشکلات گذشته ایجاد نشود. زمستان سال گذشته بود که در منطقهی ۶ تهران کار جدیدی را در اتوبان کردستان انجام دادم و سه هفته پیش رونمایی شد. نزدیک به هزارمترمربع مساحت آن است و فضای آسمان شب و کهکشان را تداعی میکند.
اسکندری در ادامه به فعالیت هنری خود در زمینهی کار سرامیک و کاشی اشاره کرد و گفت: اصولا کار تولید را بهعنوان کسی که میتوانم یک حرکتی داشته باشم، دوست دارم. در کارگاه من ۲۵ تا ۳۰ نفر مشغول بهکار هستند که خیلی حس خوبی است که این تعداد آدم در طول چند ماه به یک فضای کارآفرینی میرسند و نتیجهِی آن یک اثر هنری است که توسط خودمان و دیگران دیده میشود و این خودش خیلی جذاب است. بههمین دلیل یکی از انگیزههایم احساس کارآفرینی و فرصت برای دیگران بود. چون هر کسی این فرصت را ندارد. وقتی با خودم فکر کردم تصمیم گرفتم این فرصت را در اختیار دیگران بگذارم و رضایت قلبی داشته باشم.
او دربارهی پروژههای هنریاش گفت: تا الان پنج پروژه با مناطق مختلف شهرداری کار کردهام و امسال اگر خدا بخواهد قرار است با خود سازمان زیباسازی شهرداری هم کار کنیم.
این هنرمند دربارهی روند کارهای اجرایی در سطح شهر اظهار کرد: ما یک گروه هستیم و گروهی کار میکنیم. من طرح را میدهم و با کمک آقای صیادی آنرا اجرا و پیاده میکنیم. ایدهها را من میدهم و فرمها و ترکیببندیها را با هم انجام میدهیم. قبلا برای کارهای کوچک و نمایشگاهی خودم کار میکردم.
او ادامه داد: برای یک کار با هم از طرح اولیه تا اجرا چندین بار روی رنگها و ترکیببندیها کار میکنیم و تا امروز هیچ طرح تکراری نداشتیم. کار ما طوری است که نباید تکراری باشد، بههمین دلیل اصرار دارم که هر طرح بهعنوان یک اتفاق تازه برای هر محل و دیوار، کار مختص آنجا باشد. طرحها را در کارگاه اجرا میکنیم و بعد روی دیوار نصب میکنیم.
این هنرمند همچنین عنوان کرد: من خیلی با تکنولوژی در ارتباط نیستم ودلیل اینکه از گرافیک دور شدم و به کاشی روی آوردم همین بود. الان همهچیز کامپیوتری شده است. من عادت به کار دستی دارم و به صنایع دستی و لمس کار هنری علاقهمند هستم. آنزمان که ما تحصیل میکردیم همهی طراحیها را دستی انجام میدادیم.
شایان ذکر است لاله اسکندری، بازیگر سینما و تلویزیون، چند سالی است که جدا از بازیگری، فعالیت هنری خود را در زمینهی هنرهای تجسمی دنبال میکند. او دانشآموختهی رشته گرافیک در دانشگاه آزاد است. طراحیهای او در حوزهی هنر سرامیک و کاشی را میتوان روی دیوارهای شهر مانند: اتوبانهای همت، صدر، مدرس و کردستان دید.