در حالی مسوولان میراث تهران از واژه چکه چکه برای آب رها شده در بخش کالسکه رو خانه قاجاری نصیرالدوله بهره میبرند که طبق گفته بانک و مالک هیچ کدام از این دو طرف بر در خانه نصیرالدوله قفل نزدهاند و به گفته شاهدان عینی قفل در بیشتر شبیه قفلهایی است که میراث فرهنگی برای اماکن خود استفاده میکند؟!
در حالی به گفته شاهدان عینی حداقل روان شدن آب در خانه نصیرالدوله وارد روزهفدهم خود میشود که کیانوش تکلو، سرپرست دفتر حقوقی و املاک اداره کل میراث فرهنگی تهران در گفتوگو با رسانهها تأکید کرده است: یک شیر آب داخل بنا چکه میکند، کسی آب در پی این بنای تاریخی نینداخته است. وی همچنین اظهار کرده است نامهای از سوی معاونت میراث فرهنگی و دفتر حقوقی میراث تهران به بانک به عنوان مالک بنا، ارسال میشود.
نکته جالب تأمل آن که از روز پنجشنبه (۲۷ خرداد) عکسهای روان شدن آب در خانه نصیرالدوله دست به دست میچرخد، صبح روز جمعه دو تن از خبرنگاران خود در محل وقوع این حادثه حضور داشتهاند و از روز شنبه چندین بار از معاون میراث فرهنگی، معاون حقوقی و روابط عمومی میراث تهران پیگیر ماجرا شدهاند. در این بین مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران هم که اصلاً گوشی موبایل خود را جواب نمیدهد!
حال چگونه است که پس از گذشت شش روز از اطلاعرسانی تلگرامی و خبری این ماجرا ( حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که پنجشنبه و جمعه هم روز کاری نبوده و چهار روز از این اتفاق گذشته است.) میراث تهران هنوز هیچ اقدامی در این زمینه نکرده است؟
بنا به گفته تکلو در این نامه که در دست تهیه است و امروز به دست مالک میرسد، وضعیت کنونی بنا را اعلام و از آنها درخواست باز کردن در برای برطرف کردن مشکل را کردهایم و نیروی یگان حفاظت و یک پشتیبان از میراث فرهنگی با شکستن قفل، برای برطرف کردن مشکل در این خانه تاریخی خواهند بود.
حال این پرسش مطرح است که نگاشتن یک نامه اداری- حقوقی چند روز زمان میبرد؟ مگر قرار است در این نامه چه مسائلی گنجانده شود که اداره کل میراث فرهنگی استان تهران را یارای نگارش این نامه نبوده است؟!
از سویی چرا مسوولان میراث تهران روز شنبه(۲۹ خرداد) عنوان میکنند که نیروی یگان به محل اعزام شده و روز سه شنبه اظهار میکنند در شُرُف ارسال نیروی یگان به محل هستیم؟!
این در حالی است که صبح روز یکشنبه(۳۰ خرداد) در همایش تجلیل از حافظان میراث رجبعلی خسروآبادی – مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران- با اشاره به این که میراث فرهنگی یک سرمایه ملی تجدید ناپذیر است، می گوید: سیاست پیشگیرانه و فرهنگ سازی عمومی در صیانت و نگهداری از میراث فرهنگی بسیار راهگشاتر از برخوردهای قهری است.
حال این پرسش مطرح است که آیا سیاست پیشگیرانه از فرو ریختن یک بنای تاریخی نیز بسیار راهگشاتر از فروریختن آن نیست؟ آیا خانه نصیرالدوله به عنوان یک اثر ثبت ملی جزو سرمایه ملی تجدیدناپذیر به شمار نمیرود؟ پس چرا تا همین لحظه اداره کل میراث فرهنگی استان تهران از فرستادن نیروی یگان برای یافتن علت آب نشتی کوتاهی کرده است؟
آیا اگر در همین تهران یا هر جای دیگر کشور آب از یک خانه نشت کند و کسی داخل منزل نباشد همه دست روی دست میگذارند و منتظر بازگشت مالک میشوند یا میتوان به شهرداری تماس گرفت و آنها با تهیه صورتجلسه در این زمینه اقدام میکنند؟
همایش تجلیل از حافظان تهران درحالی برگزار میشود که هنوز دزدان سریالی کاشیهای تهران پیدا نشدهاند و هر روز بخشی از کاشیهای بناهای تاریخی پایتخت غیب میشوند! همایش حافظان تهران در حالی برگزار میشود که یگان حفاظت هنوز راهی خانه نصیرالدوله نشده است!
از سویی به گفته برخی از فعالان و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی که ۱۷ روز تمام شاهد روان بودن آب در این بنای تاریخی بودند، مالک بنای نصیرالدوله اکنون در تبریز به سر میبرد و اعلام کرده که او قفلی بر در نزده است؟! از سوی واحد مطالبات بانک کشاورزی و مسوول بررسی پرونده نصیرالدوله در بانک کشاورزی نیز اظهار کردهاند که آنها نیز چنین قفلی بر در نزدهاند چرا که سند ملک در رهن بانک است اما بانک هنوز مالک آن نیست.
آنها همچنین ابراز تمایل کردهاند تا هر چه سریعتر این ملک در اختیار بانک کشاورزی و مورد مرمت و بهرهبرداری قرار بگیرد.
از سویی به گفته همین افراد قفل درب بیشتر شبیه قفلهای تختی است که سازمان میراث فرهنگی بر درب اماکن تحت مالکیت خود میزند و به نظر میرسد که زننده قفل در خود سازمان میراث فرهنگی باشد؟!
این افراد همچنین از رایزنی با علی محمد سعادتی قائم مقام معاونت برنامه ریزی و توسعه شهری شهرداری منطقه ۱۲ و ابراز تمایل آنها برای ورود به بخش کالسکهرو و پیدا کردن علت نشتی آب سخن میگویند.
با این اوصاف به نظر میرسد فعالان حوزه میراث، خبرنگاران، شهرداری ، متخصصان میراث، مالک و کارشناسان بانک کشاورزی و همسایگان همگی باید دست بر دعا شوند و در شبهای لیالی قدر دعا کنند تا شاید دل اداره کل میراث فرهنگی تهران به رحم آید و یک نفر را بفرستد تا جلوی به اصطلاح چکه چکه کردن آب را بگیرد.
مریم اطیابی