نشست خبری نمایش "روز عقیم" به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی امروز شنبه ۳۱ تیر در تماشاخانه خصوصی باران برگزار شد.
به گزارش تحریرنو ؛ در این نشست علاوه بر حسین کیانی، فهیمه اَمَنزاده بازیگر نقش اکرم، شایسته ایرانی بازیگر نقش پری و الهه شهپرست بازیگر نقش لیلی هم حضور داشتند و رویا میرعلمی دیگر بازیگر نقش لیلی به علت آفیش بودن برای فیلمبرداری در این جلسه حضور نداشت.
در ابتدای این نشست حسین کیانی در مورد نام تازهترین اثرش گفت: روز عقیم یک عبارت قرآنی است؛ یومالعقیم عبارتی است که در قرآن برای توصیف روز قیامت آورده شده است، روزی بیخیر و برکت که در آن دعاها مستجاب نمیشود و فرصتی برای دعا و توبه نیست. این عبارت بسیار زیبا و جذاب است و ابعاد مختلفی دارد.
وی با اشاره به مضمون "روز عقیم" توضیح داد: این متن به لحاظ دغدغهها و مسائلی که در آن مطرح میشود جدا از باقی کارهایم نیست و همان پرسشهایی که در آثار پیشینم مطرح میشد این جا هم مطرح میشود. تفاوت "روز عقیم" با آثار قبلی، دوره تاریخی است که اتفاقات این اثر در آن میگذرد و مربوط به مقطع زمانی حساسی است که نهاد قدرت در ایران دچار تغییر شد.
کیانی با ارائه خلاصهای از طرح داستانی "روز عقیم" افزود: در مقطعی که حکومت در حال تغییر است قلعه زاهدی (محله جمشید) مورد هجوم قرار میگیرد و ما قصه زندگی سه زن تنفروش را دنبال میکنیم که از آن جا میگریزند و به جایی پناه میبرند که اوج داستان در آن جا شکل میگیرد.
او که پیش از این آذر و دی ۹۵ نمایش "تیاتر سعدی، تابستان سیودو" را در مجموعه تئاترشهر روی صحنه برده بود با اشاره به دغدغهاش در "روز عقیم" تصریح کرد: تنفروشی مسئلهای نیست که بتوان کتمانش کرد و مسئلهای هم نیست که بتوان هنرمند را با حکم و دستور و تبلیغ از پرداختن به آن منع کرد، تنها تفاوت ماجرا این است که در گذشته قلعهای بوده است به نام قلعه زاهدی که این زنان آن جا جمع میشدهاند و امروز در سطح جامعه پخش شدهاند. پیدا کردن راه حلی برای این معضل وظیفه دولتمردان است اما متمرکز کردن توجهها به آن و تلنگر زدن به جامعه و مسئولین کار هنرمندان است.
کیانی که در بخش عمدهای از نمایشهایش از ترفندهای نمایش ایرانی بهره میبرد با اشاره به برخی منابعش برای تحقیق در مورد مسئله تنفروشی گفت: از جمله آثار درخشان در این زمینه مستند کوتاه "قلعه" ساخته کامران شیردل، نمایشنامه "آینههای روبهرو" و نمایشنامه "ندبه" از بهرام بیضایی، "بادها خبر از تغییر فصل میدهند" اثر جمال میرصادقی، رمان "طوطی" نوشته زکریا هاشمی و... است، معتقدم در دو دهه اخیر کمتر شاهد روی صحنه رفتن یا روی پرده رفتن آثاری از این دست بودهایم و همه مواردی که به آن اشاره کردم مربوط به دهههای قبل است و احساس من این است که جای خالی چنین اثری به وضوح به چشم میآید.
او در مورد این که چرا به سراغ ریشههای مسئله تنفروشی رفته و آن را در جامعه معاصر بررسی نکرده است هم توضیح داد: چون این موضوع بسیار ریشهدار است ترجیح دادم از گذشته شروع کنم و شاید در نمایش بعدیام به وضعیت آن در زمان حال بپردازم. هدف من این است که نگاهی صادقانه و باورپذیر به این مسئله داشته باشم تا مخاطبی هم که هیچ تجربه دیداری یا شنیداری از این موضوع ندارد با من همراه شود. ما اصل را بر صداقت اثر هنری و روایتی از آسیبشناسی اجتماعی و فرهنگی در قالب درام گذاشتهایم و به سمت بیانیه صادر کردن نرفتهایم.
کیانی همچنین در مورد این که با توجه به خط قرمز بودن مسئله تنفروشی چطور میخواهد آن را روی صحنه نشان دهد افزود: محل وقوع نمایش ما قلعه زاهدی نیست، ما این سه زن را فراری میدهیم و آنها را به زیرزمین خانهای میبریم که در آن پناه گرفتهاند اما طبیعتا در بازسازی لحن این آدمها، دیالوگهایشان و رفتارشان تلاش کردهایم آینهای تمامنما باشیم.
در ادامه شایسته ایرانی که کار سینما را با بازی در فیلم سینمایی "آفساید" به کارگردانی جعفر پناهی شروع کرد در مورد نقشی که در "روز عقیم" بازی میکند توضیح داد: پری از دهشان به همراه پسر عمویش فرار میکند و به تهران میآید و پسر عمویش او را به قلعه زاهدی میفروشد... و ما علاوه بر آن که گذشتهاش را میبینیم و اتفاقاتی که برایش رخ داده، زمان حالش را نیز در کنار دو زن دیگر؛ اکرم و لیلی خواهیم دید.
کیانی در مورد شباهت نام این شخصیت با نام یکی از زنان شناخته شده قلعه زاهدی گفت: هیچ کدام از این شخصیتها واقعیت تاریخی ندارند و سه زن گمناماند.
در ادامه الهه شهپرست در مورد نقش لیلی توضیح داد: با توجه به مشغله رویا میرعلمی و حضورش سر صحنه فیلمبرداری، شبهایی او نقش لیلی را بازی میکند و شبهایی من. پدر لیلی، دختر نوجوانش را از سر ناچاری به عنوان همسر چهارم به مردی میفروشد و آن مرد لیلی را در قمار میبازد و پای لیلی به قلعه زاهدی باز میشود. نکتهای که حسین کیانی هم به درستی در اثرش به آن اشاره دارد این است که این شخصیتها هیچ کدام از بودن در چنین مکانی راضی نیستند و همانطور که کامران شیردل در ابتدای "قلعه" میگوید این اثر تقدیم میشود به معصومیتهایی که در آتش سوختند.
فهیمه اَمَنزاده هم تصریح کرد: خوشحالم در دورهای که تئاتر به سمتی میرود که به هر قیمتی تماشاگر را به سالن تئاتر بکشاند حسین کیانی به شیوهای دیگر عمل کرده است و به سراغ مسئلهای رفته که شاید جرات بازگوییاش در خیلیها نباشد.
کیانی در ادامه آنچه اَمَنزاده گفته بود افزود: متاسفانه این روزها آنچه روی صحنه میرود زنگ خطری است برای تئاتر ملی، تئاتر بومی و تئاتر ایرانی. آثاری که یا ترجمهاند و اقتباسی یا از هر چمنی گلی چیدهاند و کلاژی درست کردهاند. این آثار ممکن است مخاطب را به وجد آورند اما وصف حال زندگی ایرانی و مردم ایران نیستند و نمیتوانند شناسنامهای از روزگار ما برای آیندگان به جا بگذارند.
وی در پایان گفت: معتقدم تنها چیزی که میتواند تاریخینویسی ما را از ابتذال کنونی نجات دهد درام و تئاتر ایرانی است، تاریخینویسی چه در سینما و چه در تلویزیون به سمت ابتذال رفته و مبدل به شبه درامهای تاریخی سست و ضعیف شده، به عقیده من اینها تاریخ نیست و جعل تاریخ است، ما در محتوا، در زبان و در رفتار شاهد همان زندگی آپارتمانی و روابط عاشقانه لوس هستیم که به گفته جواد مجابی بیشتر تاریخیانگاری است تا تاریخینگاری و تاکید میکنم تنها نمایشنامهنویسی و نمایشنامهنویسان هستند که میتوانند درام تاریخی را نجات دهند.
نمایش "روز عقیم" از فردا یکشنبه اول مرداد هر شب ساعت ۲۱ در تماشاخانه خصوصی باران روی صحنه خواهد رفت.