کارگردان فیلم سینمایی "مهمان داریم" در نشست نقد و بررسی این فیلم بیان کرد که جانباران وجوه مشترک دارند اما هیچکدام شبیه هم نیستند.
تحریرنو: شامگاه ۱۸ آذرماه نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی "میهمان داریم" به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
این دیدار با گلایهی یکی از جانبازان همراه بود. او از عسگرپور کارگردان فیلم انتقاد کرد که چرا در فیلم او و اصولا فیلمهایی مشابه این فیلم، جانبازان لجباز، مغرور و احساساتی نشان داده میشوند و گفت: من ۱۰ سال بعد از مجروحیتم ازدواج کردم و هیچکدام از این مشکلات را هم نداشتم. بقیهی دوستان جانبازم هم بسیار منطقی با این مساله برخورد کردند.
منوچهر محمدی تهیهکننده در پاسخ به این گلایه گفت: لجبازی شخصیت رضا در این فیلم و تلاطم او تنها یک بحران روحی گذراست. هرکس دیگر هم ممکن است دچار این بحران شود. اینکه چهطور از این بحران میگذرد مهم است. نمیتوانیم در فیلم جانبازی را نشان دهیم که هیچ واکنشی به شرایطش ندارد. آنچه در این فیلم میبینیم این است که چهطور این شخصیت که سالها گرفتار مشکل است میتواند بر آن فایق آید.
عسگرپور در ادامهی این نشست با اشاره به طرح فیلم و انتخاب این موضوع بیان کرد: طرح اولیهی فیلم را منوچهر محمدی به من پیشنهاد داد و همان زمان از من خواست تا نظرم را بگویم. من هم گفتم نظرم مثبت است و پروژه شروع شد. سهماهونیم برای فیلمنامه زمان گذاشتیم و همزمان پیشتولید هم شروع شد چرا که باید خانهای مطابق با آنچه در نظر داشتیم آماده میکردیم.
وی ادامه داد: دربارهی چهگونگی انتخاب این داستان هم باید بگویم بخش زیادی از ما دورهای را که به انقلاب و جنگ برمیگردد، تجربه کردهایم. بخشی از تجربههای ما به نسل بعد هم منتقل شد و بخشی از آن نه. جنگ ما شبیه هیچ جنگی نبود. هیچکدام از رزمندگان ما که از کشورشان دفاع میکردند ریالی دریافت نمیکردند و این اولین تفاوت جنگ ما با جنگهایی است که در ۳۰۰ سال اخیر روی دادهاست. در این جنگ البته با واقعیتهایی هم روبهرو شدیم که از همان زمان شروع شد و تا امروز ادامه دارد. معمولا ملتهایی که این دورهی آرمانگرایی را پشتسر می گذارند و نمیتوانند از پس واقعیتهای بعد از آن بربیایند، ملتهای موفقی نیستند.
این کارگردان سینما بیان کرد: در اینجا هم بعضی از کسانی که تریبون دارند، گفتند آرمانها و واقعیتها را در یک مخلوطکن میریزیم و همهچیز درست میشود. در صورتیکه جامعه باید آمادگی آنرا داشته باشد. اساس طرح فیلم "میهمان داریم" هم همین بود. برای نمایش این ایده باید سراغ بهترین کسانی میرفتیم که میتوانستند آنرا منتقل کنند. یعنی خانوادهی جانبازان و شهدا. اشارهی آن آقای جانباز هم درست است. اما همهی جانبازان هم یکشکل نیستند. وجوه مشترک دارند اما همه شبیه هم نیستند. من با جانبازان قطعنخاعی زیادی صحبت کردم. در بین آنها رفتارها و شخصیتهای زیادی وجود داشتند. حتی میتوانم رضای این فیلم را بهشما معرفی کنم. ولی اینکه چرا ما سراغ این مدل شخصیتی رفتیم دلیلش این است که میخواستیم شخصیتی را نشان دهیم که در این تقاطع گرفتار شده و مساله دارد.
کارگردان فیلم "قدمگاه" با اشاره به پیام فیلم گفت: من برآیندگرا هستم، وارد اجزا نمیشوم. اثر را کلی میدانم که اجزایی هم دارد و سؤال ایجاد میکند. میخواستم خانوادهای را نشان دهم که با یک جانباز زندگی میکند. خانهیشان توسط ساخت خانهای دیگر در کنار آن در حال تخریب است. حالا در این میان گفته میشود که قرار است میهمان بیاید و تصمیم میگیرند خانه را بازسازی کنند. ۳ نفر از اعضای خانواده هم که شهید شدهاند به کمک آنها میآیند یا میتوانیم بگوییم پدر و مادر و رضا که جانباز است، پیش آنها میروند. در هر صورت جمعشدن آنها چیزی بود که من میخواستم نشان دهم. دیگر تماشاگر خودش باید فکر کند که میهمان کیست.
وی بیان کرد: بعضیها ممکن است فکر کنند خانواده مردهاند. بعضیها هم این برداشت را دارند که ۳ فرزندی که شهید شدهاند به خانه آمدهاند. من تلاش کردم که هر ۲ گزینه بهصورت فعال در ذهن تماشاگر وجود داشته باشد. حتی اگر نظریهی مرگ خانواده را هم قبول کنیم باز هم فیلم تلخ نیست. چون اگر قرار است با مردن اتفاق بهتری برای آدم بیفتد هرچه زودتر بهتر.
بهروز شعیبی هم دربارهی این نقش و اینکه چطور به آن دست پیدا کردهاست، گفت: وقتی قرار است در فیلمی بازی کنید اولین مرجع شما برای رسیدن به نقش فیلمنامه است و بعد کارگردان. در مورد این نقش البته لازم بود که جانبازانی را که شرایطی مشابه رضا در فیلم داشتند، ببینم و متوجه سختیهایی که میکشند، بشوم. بنابراین دیدار با آنها و تمرین با گروه و راهنماییهای آقای عسگرپور برای من در رسیدن به این نقش بسیار موثر بود.
سهیلا گلستانی دیگر بازیگر فیلم هم دربارهی حضورش در این اثر سینمایی، بیان کرد: فکر میکنم مهمترین بخش بازیگری مرحله انتخاب است. زمانیکه فیلمنامه بهدستم رسید، قرار شد ۳ روز دیگر اعلام کنم که در فیلم هستم یا خیر. اما همان بعدازظهر که فیلمنامه را تمام کردم تماس گرفتم و گفتم هستم. فیلمنامه و کارگردان نقشهی راه هستند و اگر غیر از این باشد یعنی کار ایراد دارد. عواملی که در این فیلم حضور داشتند و چنین تفکری داشتند و همین بهمن این اطمینان را میداد که با تمام انرژیام در اختیار کار باشم. چیزیکه در هر کاری برای من مهم است این است که بهجان مردم بنشیند و در مورد این کار این اتفاق افتاده است.