آثار هنرمند محیطی ایران در آفریقا
احمد نادعلیان در سفری که به آفریقا داشتهاست، نقاشیهای بسیاری را روی ماسکهای آفریقایی کار کرده و همراه با هنرمندان زنگباری چیدمانهای محیطی ساختهاست.
تاریخ انتشار : شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۳۷
احمد نادعلیان هنرمند محیطی ایران، بهتازگی سفری به آفریقا داشتهاست که در این سفر با "تجربهی سیاهی در سرزمین سیاهان"، نقاشیهای بسیاری را روی ماسکهای آفریقایی کار کرده و همراه با هنرمندان زنگباری چیدمانهای محیطی ساختهاست.
تحریرنو: احمد نادعلیان هنرمند محیطی که بهتازگی سفری به سرزمین سیاهان (آفریقا) داشته است در گزارشی به بیان تجربیات و آثاری که در این سفر خلق کرده، پرداختهاست.
نادعلیان نوشته است: در طی بیش از ۲ هفته سفر به شرق آفریقا (تانزانیا، جمهوری نیمه خودمختار زنگبار و کنیا) کارهای هنری متعددی انجام دادم. در کشور کنیا از حیوانات بسیاری طراحی کردم و حالا آنها را بر روی مهرهای استوانهای اجرا میکنم. کارهای من در زنگبار نیز شامل اجرایی بهنام "تجربهی سیاهی در سرزمین سیاهان"، نقاشی بر روی ماسکهای آفریقایی، برگزاری کارگاه نقاشی، کارهای مشترک با هنرمندان زنگباری و چیدمانهای محیطی در طبیعت بودند.
وی با اشاره به هنر اجرای "تجربه سیاهی در سرزمین سیاهان" چنین توضیح دادهاست: هنر اجرای "تجربهی سیاهی در سرزمین سیاهان" با همکاری و همراهی هنرمندانی از تانزانیا، کنیا و اوگاندا در "مرکز فرهنگی زنگبار" اجرا شد. از آنها خواستم که چهرهی دستها و پاهام را کاملا سیاه کنند. با این چهره و اندام سیاه در کوچههای زنگبار راه رفتیم و آنها از من عکاسی کردند. هدف از این اجرا پرسشی تاریخی بود. این اجرا در محلهای اجرا شد که زمانی بازاری برای فروش بردههای سیاه بودهاست. تا یکقرن قبل زنگبار یک مرکز عمده برای نگهداری و فروش بردهها بودهاست. هنوز قسمتهایی از دخمهها و سیاهچالههای که بردهها در آنها نگهداری میشدند وجود دارند.
این هنرمند با اشاره به اسنادی که در زمینه بردهداری و انتقال آنها به ایران وجود دارد آوردهاست: اسنادی وجود دارد که سیاهان افریقایی از زنگبار و دیگر نقاط آفریقا و یا حبشه به ایران آورده شدند و از آنها بهرهکشی شده تا جاییکه ورود بردگان به ایران در دوران صدارت امیرکبیر، سالانه بین ۲ تا ۳هزار نفر گزارش شدهاست. این روند حتی تا مشروطیت ادامه داشتهاست. در موزه ملی تانزانیا اسناد، نقاشیها و عکسهای بردگان به نمایش درآمدهاند.
نادعلیان در ادامه نوشته است: بهدلیل پیشینهی تبعیضنژادی و بهرهکشی از سیاهان آنها در گذشته معمولا جزو طبقات اجتماعی پائین جامعه محسوب میشدند. اما حالا ما در جهانی زندگی میکنیم که مسئلهی جنسیت اهمیت پیدا کردهاست. در عرصهی سیاست بینالملل حضور سیاهان در موقعیتهای سیاسی مهم این موضوع را مطرح کردهاست که گویا غرب تاریخ گذشته و رویکردش را به سیاهان بازنگری میکند. احقاق حقوق زنان و سیاهان در کنار مسائل اجتماعی و زیستمحیطی موضوع غالب در هنر معاصر است. نا گفته نماند که ما از سویی جوامع چندفرهنگی داریم که شرق و غرب، یا سیاه و سفید دیگر معنی ندارد. همهچیز مابین است. اما در همان جوامع خشونت علیه سیاهان میتواند بحثبرانگیز باشد.
این هنرمند محیطی در بخش دیگری از نوشتهاش با اشاره به مهاجرت برخی از مردم شیراز در ایران به زنگبار نوشتهاست: در قرون اول اسلامی مردم بسیاری از شیراز به زنگبار رفتند. آنها هنوز بهعنوان شیرازی معروف هستند. اگر چه در طی قرون متمادی شیرازیها بهدلیل ازدواجهای مکرر با سیاهان بومی زنگبار دارای رنگ و چهرهای آفریقایی بهخود گرفتهاند و حالا رنگ پوستی تیره دارند، نکتهی جالب توجه این است که آنها همهساله مراسم سال نو ایرانی نوروز را با تغییراتی با سلیقهای که در جنوب ایران رایج است و شاید تا حدودی ذائقهی آفریقایی دارد برگزار میکنند. بهواسطهی حضور ایرانیهای شیرازی تاثیرات ایرانیها در فرهنگ، زبان، هنر و معماری شرق آفریقا بهخوبی احساس میشود. در قرون متوالی مهاجران بیشتری از جنوب ایران و بلوچستان نیز به آفریقا رفتند.
احمد نادعلیان با اشاره به فعالیتهای هنری که در تانزانیا انجام داده است نوشتهاست: در تانزانیا بر روی ماسکهای آفریقایی نقاشی کردم و در تجربهی دیگری که ریشه در کارهای جزیرهی هرمز داشت چهرههای سیاهپوست را طراحی کردم و از زنان زنگباری خواستم نقشههایی که در حنا بهکار میرفته است را با رنگ به پسزمینهی طراحیهای من اضافه کنند. این کارگاه در نگارخانهی "هنر شری حنا" برگزار شد و با خانم شریفه جوما محمد نقاشیهای مشترک انجام دادیم. این تجربه در روند برنامههای توسعهی هنر در جزیرهی هرمز تاثیر خواهد داشت.
این هنرمند محیطی در خاتمه آوردهاست: تبادل تجربههای هنری سواحل جنوب در جزیرهی هرمز و سواحیلیهای زنگبار موضوعی است که با هنرمندان زنگبار گفتوگو شدهاست و پیگیری خواهدشد. در کنار وصلتهای نژادی چنین تعاملات فرهنگی فواصل ما را کم میکند و شاید بتوان با آنها همرنگ شد و زیست.