بازتعریف معنای «کفویت» در تلویزیون؛
حرف آخر را «آرامش» خواهد زد
خبر احتکار پوشک نوزاد که این روزها سروصدای زیادی به پا کرده، فارغ از لبخند تلخی که از روی ناچاری به روی صورت میآورد، ما را به فکر فرو میبرد که در این بحران اقتصادی، مگر هنوز کسی به فکر بچهدار شدن است؟
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۵
خبر احتکار پوشک نوزاد که این روزها سروصدای زیادی به پا کرده، فارغ از لبخند تلخی که از روی ناچاری به روی صورت میآورد، ما را به فکر فرو میبرد که در این بحران اقتصادی، مگر هنوز کسی به فکر بچهدار شدن است؟ این سوال اما یک پاسخ مثبت و قاطع دارد، کافیست به زایشگاههای شهر سری بزنید یا اینکه همراه با این یادداشت، مروری داشته باشید بر برنامهای که شب گذشته از شبکه نسیم پخش شد.
«وقتشه»ای که دیشب روی آنتن رفت میزبان یک زن و شوهر جوان با چهار فرزند چهارقلو بود و این در حالی بود که در دقایق ابتدایی برنامه مشخصا عنوان شد موضوع این قسمت، «کفویت در ازدواج» است و برای دقایقی مخاطب به فکر فرو میرفت که طرح این مفهوم و موضوع و گفتوگو با یک خانواده شلوغ چه ارتباطی با یکدیگر دارد؟ در ادامه اما با تماشای گپ صمیمانه کامران تفتی و مهمانان و تئاتر تعاملیای که اجرا شد و همچنین صحبتهای دکتر غلامعلی افروز، مخاطب به یک بازتعریف متفاوت از معنای «کفویت» دست پیدا کرد.
فرزاد ناصری، کارگری که به یکباره صاحب چهار فرزند شده و همسرش عنوان کردند ماهانه ۲ میلیون تومان برای چهار کودک چند ماهه خود هزینه میکنند و در عین حال، احساس خوشبختی دارند! پدر خانواده از ابتدا میخواسته چندقلو داشته باشد و حالا با وجود نرخ دلاری که به ناگهان بالا کشیده، همچنان پای این انتخاب باقی مانده و در کنار همسری که از او آرامش میگیرد، خوشحال است. کلیدواژه طلایی این گفت و گو همین لفظ «آرامش» بود که در صحبتهای دکتر افروز هم بر آن تأکید شد. این روانشناس تأکید کرد آن تعریف رایجی که از «کفویت» در ذهن عامه وجود دارد، لزوما صحیح نیست و زن و مرد به صرف این که دارای مشابهتهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی باشد، همکفو همدیگر نیستند و اگر زن و مرد با وجود تفاوتها یا سختیهای بسیار در کنار هم آرامش داشته باشند، دارای کفویت لازم برای پیوند مشترک هستند و البته که این آرامش، از درک متقابل نشأت میگیرد. این مفهوم «درک متقابل» نیز چیزی بود که در خلال تئاتر تعاملی بر آن تأکید شد. در قالب این نمایش استدیویی دیدیم که مرد خانه به خاطر شاغل بودن همسر و تنها ماندن فرزندشان در خانه شکایت دارد و با کمی بحث و چالش، مشخص شد آنچه حقیقتا مرد را آزار میدهد این است که روزانه از ساعتی به بعد، او در حالی به خانه میرسد که همسرِ دارای موقعیت اجتماعیاش هنوز در محل کار است و این حس منفی به او دست میدهد که در جایگاه پایینتری از زن خانه قرار دارد و به این ترتیب احساس میکند کفویت بین آنان از بین رفته، حال آن که تنها چیزی که در این زندگی مفقود شده، درک متقابل است که باعث بروز بهانهگیری میشود و تنها ماندن بچه در خانه نقابی میشود برای آن که مرد، ناراحتی اصلی خود را پشت آن پنهان کند و آنچه اتفاق میافتد، از بین رفتن آرامش با بحث و جدل زیاد است.
در واقع آرامش حقیقی حاصل انطباق انتظارات و توقعات با واقعیتهای زندگیست و به گفته دکتر افروز یکی از واقعیتهای زندگی امروز این است که کار در خانه با نام زن و کار در اجتماع با نام مرد، گره نخورده و هر زن و مردی با هر میزان از تفاوت میتوانند همکفو هم باشند، به این شرط که در کنار هم آرام باشند؛ آرام، حتی اگر چهارقلو داشته باشند و پوشک بچه در بازار کمیاب شده باشد و ...اگر این همسرانگی، بزرگترین داراییشان باشد، آنها یک زوج خوشبخت هستند.
سارا کنعانی