روایت زندگی موسی با فن‌آوری هالیوود
در راستای زندگی شخصیت‌های اسطوره‌ای و زندگی‌نامه‌سازی سینمایی، بیش‌ترین آثار منوط به تاریخ‌چه‌ی زندگی کاراکترهای مذهبی‌ست که نمونه‌های فراوانی در مدیوم سریال و سینمای جهان مشاهده شده است.
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۳۶
 
روایت زندگی موسی با فن‌آوری هالیوود
 

نام فیلم: Exodus: Gods and Kings
محصول: ۲۰۱۴ آمریکا
کارگردان: Ridley Scott
بازیگران: Christian Bale, Joel Edgerton, Ben Kingsley


الف) سینمای اسطوره

در راستای زندگی شخصیت‌های اسطوره‌ای و زندگی‌نامه‌سازی سینمایی، بیش‌ترین آثار منوط به تاریخ‌چه‌ی زندگی کاراکترهای مذهبی‌ست که نمونه‌های فراوانی در مدیوم سریال و سینمای جهان مشاهده شده. گاهی این ژانر شامل نمونه آثار مفیدی می‌شوند که برای پرزنت کردن مفهوم والایی بیش از موعظه و کتاب، ظاهر شده و به‌واسطه‌ی هنر تصویر و با زبان سینما، مخاطب را به فضایی القایی می‌کشند تا با تاثیرات تماشایی از مضمون مورد زندگی‌نامه‌ی شخص اول قصه، روایتی جذاب داشته باشند.

گاهی نیز در رسیدن به‌مقصد مرسل هنر سینما ناموفق بوده و برای مخاطب چیزی فراتر از آن‌چه در کتب (آسمانی)، روایات و افسانه‌های اسطوره‌ای یا نوشته‌های تاریخی از زندگی‌نامه‌ها قید شده، نداشته و حاکی از ضعف ساخت یا عدم خلاقه مورد نیاز برای خلق یک اثر هنری در این ژانر می‌شوند.
موفقیت و افت آثار اسطوره‌ای و زندگی‌نامه‌سازی تصویری مثل هر وضعیت کیفی در گرو نقاط ضعف و قوتی است که من جمله آن می‌شود آیتم‌هایی را ذکر نمود اما کلیت این موضوع درتقابل عوامل فراوانی است؛ مثلا دانایی دانای کل یک قصه که قطعا به علم و اطلاعات نویسنده‌ی یک زندگی‌نامه ارتباط تام دارد از نمونه این عوامل است، نگرش نگارنده البته نکته‌ی اساسی این بحث است، امانت‌داری به تاریخ داستان و اقتباس‌گونگی اثر، بسیار زیاد بروی کیفیت فیلم زندگی‌نامه اسطوره‌ها موثر است دقیقا مثل مستند داستانی...

از عوامل مفید بر کیفیت سینمای اسطوره‌ها که بگذریم، نکته‌ای در مقدمه‌ی تحلیل پیش‌رو از فیلم موسی پیامبر گفتنی است که به بحث مستقل بالا ارتباط زیادی دارد. گاهی از زنگی‌نامه یک شخصیت تاریخی یا کاراکتر مذهبی و یا یک اسطوره‌ی باستانی قبلا فیلم ساخته شده که دو نتیجه داده، یا فیلم سابق و قدیمی یک اثر مانا و تاثیرگذار بوده و یا نبوده، گاهی هم فیلم در تاریخ تولید قدیم از کیفیات سینمایی بهره‌ی کافی در راستای رسیدن به جذابیت رئال ماجرا (ماجراهای هرچند تخیلی مثل معجزات پیامبران یا شگفت‌انگیزی اسطوره‌ها) برده و مفید واقع شده و یا ممکن است مثل بیش‌تر فیلم‌های تاریخی از نوآوری و امکانات پیش‌رفته‌ی سینمایی بی‌بهره بوده... این عامل نیز برای تولید فیلمی با تم اسطوره‌ها یا شخصیت‌های تاریخی مذهبی بستره‌ای ایجاد می‌کند:

گاهی برای یک قصه (زندگی‌نامه) خلای هست و چه قبل از این، با موضوع مورد نظری، نمونه فیلمی ساخته شده باشد و چه ساخته نشده باشد، نیازی برای تولید یک فیلم با موضوع مورد نظر احساس می شود، ولی گاهی از یک موضوع مثلا زندگی‌نامه یک اسطوره، جمله اثری قبلا ساخته شده که حق مطلب برای موضوع یا در قبال رسالت آن کاراکتر اسطوره‌ای ادا شده و نیازی به تولید فیلم دوباره‌ای با موضوع آن اسطوره نیست.

در کشورمان موضوعات زیادی در این ژانر لحاظ است و شخصیت‌های مذهبی تاریخی کلانی مطالعه می‌شوند که می‌طلبد در قبال‌شان آثار سینمایی مطلوبی خلق شود. در مورد بعضی هم بالاخره نمونه آثاری ساخته و ارائه شده که گاه موفق بوده و بیش‌تر هم ناموفق‌اند. (یا به حواشی حیرت نزول کرده‌اند که حتی پروانه‌ی اکران هم ندارند...) درمورد چند زندگی‌نامه هم مورد داشتیم که چند‌ار و در تضاد با هم حتی آثاری به تصویر در آمده، که شاید هنوز هم حق مطلب را ادا نکرده‌اند و در گویایی روایت آن زندگی‌نامه مقصر و ضعیف واقع شده‌اند.

به‌هرحال این موضوع در سینمای هالیوود تازه نیست و معمولا از دسته ایرادات پاراگراف قبل مبری و تمیز هستند. اگرچه ممکن است بعضی آثار سینمایی از زندگی‌نامه‌های اشخاص تاریخی مذهبی یا اسطوره‌ها مورد مطلوب نظر جامعه‌ی جهانی نباشند و جدای کیفیت سینمایی آن فیلم، نگرش معرفی شده یا رویکرد و دیدگاه منظور فیلم از منظر همگان موید نبوده و انتقاداتی حتی به صحت تاریخی روایت زندگی‌نامه نیز وارد بوده و یا ادعای تحاریف بومی قومی نژادی در مورد یک قصه‌ی تاریخی یا افسانه مصنوع اقوام نیز داشته است.

ب) نگاهی به سینمایی Exodus: Gods and Kings

فیلمی از تاریخ حضرت موسی (ع) پیامبر آسمانی

فیلم "نبرد خدایان و شاهان" که به‌وضوح در این ژانر (سینمای اسطوره‌ها - زندگی‌نامه‌سازی) می‌گنجد سعی در ارائه‌ی روایت زنده‌ای از تاریخ حضرت موسی به‌عنوان پیامبر بشریت در قالب یک سینمایی داستانی دارد که در نگاه هنری و به دور از تاثرات فرهنگی، نژادی، قومی، مذهبی یا گرایشی در قامت کامل یک فیلم به روز جذاب هالیوودی که مخاطب را برای ساعاتی به چالش همیشگی مطلوب سینما می‌کشاند موفق بوده و با تمامی امکانات و تجهیزات فوق حرفه‌ای سینمای امروزی اثری مورد توجه و استقبال عمومی ارائه داده است.

برای نقد مضمون که پرهیز داشته باشیم ابتدا به تحلیل وضعیت کیفی فیلم در مدیوم سینمای حرفه‌ای بپردازیم. قصه که در فیلم‌نامه‌ای مدرن با مختصات تاریخی به شیوه‌ای جاافتاده ولی جدید و نوین و از زاویه‌ی منحصری روایت شده و با حضور دانای کل در رخ‌دادهایی مواجه می‌شود، نتیجتا از سلسله اتفاقات فیلم به یک داستان بسته سینمایی با چاشنی‌های مفید و ماجراهای جذاب و کشمکشی استاندارد دست یافته است. تعلیقات ماوقع فیلم خلاقانه پرداخت شده و صحنه‌ها و سکانس‌ها با نظمی واقعی در عین حال غیر‌کلیشه‌ای رخ می‌دهد.

این نوع خوب روایت در فیلم باعث شده داستانی که بسیاری از مخاطبین آن‌را حفظند و به ادبیات گوناگون بشر شنیده‌اند، برای تماشاگر از بداعت و جذابیت تازه‌ای سخن بگوید. اتفاقاتی که منطق بیننده‌ی عام می‌طلبد تکراری نمود کنند و به‌سبب تاریخ زندگی موسی کلیم‌اله پیش‌بینی خواهند‌شد، در دفعات به‌شکلی جدید و هنرمندانه به تصویر حادث شده‌اند که تماشاگر ذوق آن‌را می‌گیرد که ذهنیات قبلی را در مورد موضوع تاریخی داستان پاک کرده (کنار گذاشته) و قصه را از نو دنبال کند.

در سینمای اقتباس و مستند داستانی هم به‌همین گونه است، گاهی توفیق آن میابد که تلاش نویسنده در نهایت یک فیلم جذاب و مستقل از سوژه‌ی مورد نظر خلق کند که مخاطب در باور آن‌ راهوار است. به‌عبارت دیگر باورپذیرتر از همه‌ی روایت‌ها و قصه‌های شنیده شده درباره‌ی سوژه ظاهر می‌شود و این در مورد این فیلم موسی نیز می‌گنجد. در واقع نویسنده با چارچوب، شاخ‌و‌برگ و تمام الف‌بای در دسترسش به معماری سازه‌ای پرداخته که نهایتا آن‌را در قد‌وقامت سینمای حرفه‌ای رویت می‌کنیم و مخاطب به‌روز سینما به ازای ایدئولوژی تزریق شده به داستان (صرف‌نظر از درجه‌ی صحت نگرش غالب) شاهد یک ماجرای علت و معلولی خرافی یا اجباری یا گرایشی غیر‌عقلانی و غیرواقعی نیست.

آغاز و میان و پایان علی‌رغم محکومیت نویسنده به حدود تاریخ، گویی مستقل و شش‌دانگ یک قصه‌ی کامل و ساختاری هستند، دیالوگ‌ها در این سینما حرف دارند، گفته‌ها و شنیده‌های لازم تاریخی در راستای ماجراهای فیلم و سکانس‌های رخ‌دادی اثر می‌گنجند، در اثر، تصویر و روایت و حدیثی نیست که به‌زور در قالب فیلم گنجیده باشد، روال اصولی اسطوره‌شناسی در پرداخت قصه رعایت شده.

مثلا در نبرد شاهان و خدایان، موسی که حکم شاگرد حق را دارد، قهرمان تلقی می‌شود، جبرئیل که درقالب استاد قهرمان است، به‌موقع تا غایتی معلوم موسی را دنبال، پی‌گیری و نصیحت و ارشاد می‌کند، ضد‌قهرمان که فرعون باشد مطابق اسطوره‌شناسی کلاسیک ظاهر شده، موانع قهرمان یکی پس از دیگری حکیمانه رخ می‌دهد، امدادهای غیبی قهرمان که همان معجزات خداوندی موسی است در چیدمانی پیرنگدار بروز می‌کنند، قضا و قدر در حکم دانای کل مستتر است و قصه را نمک جذابیتی ویژه و افسانه‌ای زده، نور و رنگ و ظواهر در قامت قصه، تحلیلی و با حکمت دیده می شوند، منطق داستان پردازی موجود است و اغراق مناسب افسانه و معجزات، این منطق را زیر پا نگذاشته و در تولید هم رئالیته مورد نیاز ایجاد شده است که به باورپذیری اثر کمک نموده است.

این فیلم، اثری مورد قبول در سینمای داستانی تاریخی است که اگرچه نمونه موفق از زندگی‌نامه موسی را پیش از خود داشته ولی این اثر جدید به قدری حرفه‌ای تر و قوی تر از کارهای قبلی تولید شده که بعد از دیدن این فیلم کم‌تر مخاطبی است که آن‌را نپذیرد. استفاده از انیمیشن هنگفت هالیوود در این فیلم از یک قصه‌ی ایدئولوژیک مذهبی تاریخی فیلمی بسیار جذاب و ماجرایی به‌جا گذاشته است. آمدن کروکودیل‌ها، حمله‌ی حشرات، گریم زخم‌ها، پس‌روی آب دریا برای نجات قوم موسی، هجوم آب دریا چون سیلی بر سر طاغوتیان، نماهای زیر آب، چشم‌انداز پرتگاه... و تمامی دیگر متریالی که به‌واسطه‌ی فن‌آوری تصاویر ویژه و پرداخت‌های رایانه‌ای انجام شده، به‌هرچه بیش‌تر توفیق اثر موثر بوده و زمان پیش روی مخاطب فیلم را پر محتوا و جذاب نموده است.

و اما در مورد مضمون که قضاوت قطعی در این نوشته نمی‌گنجد و اساسا رسالت نقد فیلم بر قضاوت نیست هرچند که مخاطب مختار است اما در این مقال تنها باید به چه‌گونگی‌ها و تحلیل قوت و ضعف اثر پرداخت البته این کاملا مفهوم است که عده‌ای حتی کثیر شاید مبنای کلی فیلم را هم مورد صحت و صداقت نپندارند یا در چه‌گونگی وقایع تاریخی یا مذهبی تضادی یا تضادهایی با روال روایت داستان این فیلم داشته باشند. لیکن از بحث عقیدتی موضوع گذشته، فیلم در فرآیند تولید از حیث کارگردانی سعی در مطلبی داشته که این کاملا مستند است.

در جاهایی از این فیلم به‌دفعات المانهایی به‌کار رفته که قصد ساده‌گویی و تفهیم رئالیته‌ی ماجرا را هرچه بیش‌تر داشته است. به‌زبان دیگر کارگردانی اثر سعی کرده دست‌مایه‌های انتخابی برای ذکر مضامینی، تعاریف را به‌سر حد امکان ساده‌گویی برساند. با مثال‌هایی این موضوع را می‌شکافیم.

جبرئیل به‌صورت کودکی معصوم و باجذبه طراحی شده که در نگاه ابتدایی و نمادگرایانه، قطعا قصد داشته این فرشته‌ی آسمانی را که حامل وحی الهی است، به‌نهایت سادگی، سپیدی، طفولیت ظاهری، کودک صفتی، پاکی و قابل دسترس بودن تعریف کند و این صمیمیت کودکانه حتی با آن بلوغ بالایی که در کلام اوست، خدشه نداشته و آسمانی گونه این کاراکتر را صحه می‌گذارد، خون‌شدن نیل در بسیاری از روایات قومی مذهبی تاریخ، به‌واسطه‌ی تمساحان یا حمله‌ی کروکودیل‌ها قید نشده، (مثلا در قرآن کریم قید شده که رود نیل، خون شد) اما در این اثر، نیل مورد تهاجم وحشی تمساحان قرار گرفته و آن‌ها با حمله به موجودات نیل و انسان‌ها رود را به‌خون می‌کشند و به‌دنبال آن، قورباغه‌ها از اعماق نیل به‌شهر حمله‌ور شده و خلاصه‌ی مطلب این‌که "بلای آسمانی به‌شکلی کاملا زمینی نمود می‌کند" و این مقوله باز دیده شده.

وقتی قوم موسی به دریای بنبست برمی‌خورند، هیچ راهی برای فرار از لشگر فرعون ندارند که دریا طبق روایات آسمانی پا پس می‌کشد و به‌قوم موسی راه فرار می‌دهد. این در مورد تحلیل رفتن سطح آب خیلی رئال پیش آمد کرده (اگرچه بازگشت آب مثل یک تسونامی قدر و بلاگونه است...) و هدف از این کارگردانی صحنه، باز ، کم‌کردن فاصله‌ی معجزه تا واقعیت است. شاید این سندیت چندان هم محکم و مقبول نیارزد ولی قطعا می توان به این ایده کلی رسید که کاگردان اثر سعی داشته با نهایت ذکاوت این وقایع متافیزیکی و افسانگی قصه را به تخیل حادث بشر نزدیک کرده و داستان را تا حد امکان از آسمان دور و به زمین و انسانیت، نزدیک و محدود نماید. مخاطب که می‌داند موشه پیامبر الهی است، معجزات در حال رخ دادنند و قصه از چه قرار است اما مثلا از نگاه مردم داستان هنوز معجزه‌ها حکم آسمانی و معجزه‌وار نیست، موسی هنوز به‌قدر یک پیامبر الهی ایمان پذیر نیست و معجزات هنوز ستودنی و الهی درک نمی شوند... .

این جریان در شخصیت موسی، رخ‌دادهای شهری، رفتار بردگان، مبارزات و آموزش‌های نظامی نیز لحاظ شده‌است. در قصص و آثاری قبل از این، بحث مبارزه حضرت موسی با فرعون تا این اندازه زمینی و مادی نبوده و ابزار مصنوع دست بشر تا این امکان، به‌کار قصه و شخصیت داستان نمی‌آمده. به‌عنوان مثال، موسی خود جنگ‌جو و فرمانده‌ی حاذقی است که با شبرویی و عیاری، حتی تا بستر و اسطبل فرعون هم نفوذ می‌کند. غیب نمی‌شود، دود نمی‌شود، از عصای اژدها خبری نیست، مردم جزام ندارند، برده‌ها نزدیک به واقعیت‌اند، توان‌شان انسانی و محدود است نه مثل گلادیاتورهای معمول آثار باستانی و افسانه‌ای.

اصلا برخلاف نام فیلم، "خدایان" در قصه تعریف واحدی دارد و به ایدئولوژی مکاتب آسمانی نزدیک است مگر تمهیداتی که باز قصد داشته از ماوراگونگی مفاهیم بکاهد و باورپذیرتر و کم‌اغراق‌تر کند (مثل شخصیت خود جبرئیل) مثلا خود موسی کاراکتری بسیار انسانی و عادی دارد که این به هم‌ذات‌پنداری اثر نیز افزوده است.

در نهایت فیلم تمام تلاش را داشته که داستان این پیامبر و قومش را (البته در بازه‌ای محدود) به‌حد اعلای سادگی و باورپذیری برساند، شاید بتوان گفت فیلم‌ساز سعی داشته اصلا معجزات را معجزه و از سوی آسمان نشان ندهد و حداقل می‌توان گفت مردمی که در کنار دریا هنوز به موسی ایمان به یک پیامبر مقدس را ندارند، محقند... ولی به‌هر شکل خود اثر با کیفیت و دقتی کافی، صحه بر آسمانی بودن این قصه و تسلط پروردگار یکتا به امور واقع هستی گذارده و این مهم را نیز ستوده است... .

علی کریمی
کد مطلب: 2914