مالاريا، برای جوانان يا دربارهی جوانان؟!
بهنظر میرسد فیلمی که عوامل آن ترجیح میدهند در نشست رسانهای، در برابر خبرنگاران و منتقدان قرار نگیرند، از هماکنون در محاق فراموشی است.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۵۴
اگرچه ،ساغر قناعت بازیگر نقش اول زن فیلم "مالاریا" در مورد دیالوگ هایش در فیلم سینمایی پرویز شهبازی گفته است . "فیلم مالاریا را باید چندین بار دید چرا که به درد جوانان دهه ۷۰ می خورد. بهنظرم هر دهه هفتادی که می خواهد خودش را در سینما ببیند باید به تماشای فیلم مالاریا بنشیند."،اما باید گفت این فیلم در صورتیکه فرض شود استانداردهای یک فیلم سینمایی را داشته باشد،هرگز مصداق فیلمی برای جوانان نیست،بلکه درباره جوانان است.حقیقت این است که کارگردان،به رغم همه ادعای خود،جوانان پایتخت را رصد کرده است و آنچه از جوانان امروز دیده است را با لکنت زبانی عجیب روایت کرده است.
از موارد اعجابانگیزی که در مورد این فیلم باید اشاره شود، هزینههایی است که برای ساختن مالاریا ساخته شده است و هرگز به میزان آنچه ادعا شده است، در روی پرده مابه ازایی برای مجاب شدن هزینه های خرج شده در هیچکدام از سکانس های فیلم دیده نمی شود.حتی بازیگری حرفه ای نیز به خاطر کاراکترهای جوان فیلم وجود مدارد که بتوان به صورت جبری هم شده،در برابر ادعای هزینه های بالای فیلم ،مجاب شد!
در واقع به غیر از نابازیگر نقش اول، آزاده نامداری(مجری تلویزیون) و آذرخش فراهانی (فرزند بهزاد فراهانی بازیگر سینما و تلویزیون) برای اولین بار در یک فیلم سینمایی بازی می کنند و بخش قابل توجهی از فیلم،از دریچه لنز یک تلفن همراه دیده می شود!
اگرچه این فیلم محصول مشترک ایران و لهستان است، اگرچه ادعا شده است جلوه های ویژه اش در لهستان تصویر برداری شده است،اما هرگز بیینده آن،مفتون هیچ صحنه ای،حتی یک پلان از آن هم نمی شود.فیلمی آشفته و پر از داستان های فرعی،که در اواخر فیلم،چنان یک داستان فرعی بر سر تنه اصلی داستان سایه انداخته است که نمی توان مدعی شد این اثر شهبازی،کاراکتر اصلی دارد!
با توجه به جشن های خیابانی پایتخت که حاصل روند خوشبینانه مذاکرات هسته ای در اسفند سال ۱۳۹۳ است،شائبه نگاه جهت دار و بهره گیری تهیه کننده و کارگردان از منابع لایزال دولتی را نیز می توان بر این فیلم و بسیاری از فیلم های ظاهرا مستقل جشنواره اخیر،وارد دانست.
بازی نچسب و تصنعی آزاده نامداری،در کنار نقش آفرینی ساغر قناعت در نقش "حنا" که هرگز در طول فیلم از کاربدر فیگور بهت آلودش،قناعت نمی کند از جمله نقاط ضعف بازیگران آخرین اثر شهبازی است،اما بازی صمیمی آذرخش فراهانی،که اتفاقا در فیلم،خودش را با نام کاراکتر آذرخش،بازی می کند،می تواند باعث مددرسانی به میزان صبوری تماشاگران مالاریا شود.
می توان با استعانت از پرسشی که بانوی روابط عمومی جشنواره فجر(!)،به عنوان گزارشگر رادیو، در این فیلم از حنا و مرتضی(ساعد سهیلی)،می کند،پاسخ این سوال را از شهبازی عزیز جویا شویم که؛ "ارتقاء سطح صداقت در جامعه چگونه امکان پذیر است؟" وقتی درباره جوانان فیلم می سازید و آن را برای جوانان،جا می زنید؟! وآیا،با وجود بودجه های گزاف آشکار و نهان مالاریا،نوع اکران و بازگشت سرمایه،دغدغه ای برای کارگردان و تهیه کننده آن است؟!
بهنظر میرسد فیلمی که عوامل آن ترجیح میدهند در نشست رسانهای، در برابر خبرنگاران و منتقدان قرار نگیرند، از هماکنون در محاق فراموشی است. کاش، تکلیف دلیل نامگذاری این فیلم آشفته را کسی مشخص میکرد.
با رجوع به ﻫﻔﺖ ﻧﻮع اﺑﻬﺎﻣﻲ ﻛﻪ وﻳﻠﻴﺎم اﻣﭙﺴﻮن در ﻣﺘﻮن ادﺑﻲ ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮده اﺳﺖ و ایهام های ترامتنیتی که موجود است،هیچ ارتباط منطقی و فلسفی بین واژه "مالاریا" با هیچ پلانی از فیلم پیدا نشد و امیدوارم،این بی ارتباطی،با توضیحات آینده عوامل فیلم،منجر به کشف ایهام و ابهام جدیدی در صنایع ادبی و بصری و تکنولوژی فیلمسازی نشود!
هومن ظریف