رحيم نوروزی از نقشش در معمای شاه میگوید
رحيم نوروزی بازيگر نقش اميرخسرو در سريال "معماي شاه" گفت: بهدليل بازيافت شخصيتهای تاريخی، بازسازی موقعيتها و صرف زمان بيشتر برای توليد اين آثار تاريخی، بازی در اين سريالها برايم جذابتر و چالشبرانگيزتر است.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۰۰
رحيم نوروزی بازيگر نقش اميرخسرو در سريال "معمای شاه" به كارگردانی محمدرضا ورزی گفت: بهدليل بازيافت شخصيتهای تاريخی، بازسازی موقعيتها و صرف زمان بيشتر برای توليد اين آثار تاريخی، بازی در اين سريالها برايم جذابتر و چالشبرانگيزتر است.
تحریرنو: نوروزی با اشاره بهتفاوتهای كيفی سريالهای تاريخی و اجتماعی گفت: در كارهای اجتماعی بهروز يا ملودرامهای خانوادگی مشكلی نيست كه شيرگاز ديدهشود. ابزارهای جديد مانند موبايل و اتومبيلهای جديد ديدهشود اما در كارهای تاريخی بايد كهنگی در كار مشهود باشد. مستندات رعايت شود و خيابانها فضاسازی شوند. نياز به ساخت و سازهای فراوانی در اين قالب آثار حس میشود. لباسها و گريم جنسی كاملا متفاوت دارند و صرف زمان و وقت بيشتری را نسبت به ملودرامهای رئاليستی و معمول روز میطلبند.
وی اين تفاوت را به ميزان تلاش بازيگران نيز نسبت داده و افزود: اگرچه ممكن است در اين سريال نقش من ما به ازای صد در صد تاريخی نداشته باشد اما بايد نمونههای آنرا مطالعه كنم، تاريخ بخوانم و برای خود بازيگر هم ايفای چنين نقشی زمانبر است. مدت بيشتری او را درگير میكند.
نوروزی ادامه داد: برای من به شخصه اين جنس كارها چالشبرانگيز جذابتر است، زيرا وقتی در سريال تاريخی بازی میكنم، حس میكنم سينما بازی میكنم و در مقام بازيگری احساس خلق دارم. اما در كارهای اجتماعی و ملودرام خلاقيت چندانی حس نمیكنم. بهنظرم لذتی كه حضور سريالهای تاريخی بههمراه دارد، در سريالهای ژانر ديگر تكرار نمیشود.
بازيگر سريال "يوسف پيامبر" با اشاره به اين كه پيشتر نقشهايی شبيه به كاراكتر اميرخسرو را بازی كردهاست، ادامه داد: در "مدار صفر درجه" هم نقش يک تودهای را بازی كردهبودم. اين شخصيت شايد نعلبهنعل در تاريخ وجود نداشته باشد اما بههرحال نمونهای كلی از يک جريان و دستهبندیهايی است كه در گذشتهی تاريخی ما وجود داشته. گرايشهای فكری متفاوتی در ميان گروههای مختلف، مردم كوچهوبازار و طبقات مختلف اجتماعی وجود داشتهاست و نقش منهم يكی از همان دستهبندیها و رنگآميزیهايی است كه به كاراكترهای قصه میبخشد. يكی از توناليتههای رنگی شخصيتهای متفاوت است اما اينكه اميرخسرو نامی عينا در تاريخ وجود داشته باشد، كاملا صحت ندارد.
وی با اشاره بهضرورت اضافهشدن عناصر داستانی به متنهای تاريخی برای جذب بيننده افزود: تاريخ بهخودی خود درام نيست. برای ساختن درام بايد عناصر آنرا هم اضافه كرد. درام نيازمند قصه است و داستان هم شخصيتپردازی، كشمكشها، منحنیها و گرهافكنیهای خاص خود را میطلبد.
نوروزی ادامه داد: بايد تعليق و ساسپنس به آن وارد شود. جذابيت پيدا كند و مخاطب با پايان هر قسمت انتظار ديدن قسمت بعدی را داشته باشد. برای اين منظور چارهای جز واردكردن عناصر درام به قصه نيست. شايد در تاريخ چندان به بررسی عواطف انسانها پرداخته نشده و بيشتر جريان تحول حكومتها، كودتاهای جنگی، رفتوآمدها و جابهجايی سمت را بيشتر مورد قرار گرفته باشد.
این بازیگر تئاتر در پایان گفت: خود ما بيشتر مسائل سياسی را در تاريخ تعقيب كنيم و برایمان جذابيت صرفا نمايشی نداشته باشد. بنابراين نياز هست برای توليد سريال تاريخی، متنهای تاريخی دراماتيزه شود و بعد از پروسهی توليد عناصر بصری هم به آن اضافه شود و زبان سينمايی پيدا كند. البته زبان تصوير و نوع روايت ما هم اهميت زيادی دارد. روايت زيبا، جذاب و پركشش میتواند مخاطب را به تعقيب داستان وادارد و همچنين در خلال داستان نيز او را با حقايق تاريخی آشنا كند.