تحریرنو: با اعلام هزینهی شگفتانگیز تولید سریال "معمای شاه"، این پرسش پیش آمده که این مجموعهی گرانقیمت با کدام نظارت جدی رسانهی ملی در مراحل تولید همراه بوده و اگر واقعا چنین نظارتی وجود داشته، چرا این مجموعه فاقد کیفیت و اثرگذاری متناسب با حجم سرمایهگذاری برای تولید آن است؟
سریال "معمای شاه" در شرایطی پخش میشود که هرچه قسمتهای بیشتری از این مجموعهی تلویزیونی به نمایش درمیآید، نقدهای جدیتری دربارهی کیفیت داستان پردازی، نقشآفرینیها، دکوپاژ و فیلمبرداری و... مطرح میشود و گذر زمان و پخش قسمتهای بیشتر نه تنها منجر به تعدیل نظر منتقدان نشده، بلکه همچنان نقدها رو به فزونی گذاشته است.
خطاهای فاحش تاریخی در این مجموعه که از ۱۵ آبان بر روی آنتن رفت، یکی دیگر از نقاط ضعف سریال است که با توجه به آشنایی طیف وسیعی از مردم با این وقایع، بهشدت مخاطب را دلزده کرده و از پخش یک روایت واقعی دربارهی مقطع تاریخی که این مجموعه روایت میکند، ناامید میسازد. این ضعف حتی بیش از خط داستانی، موقعیت سازی و دیالوگهای خنده دار برای گروهی از مخاطبان آزاردهنده است.
با این وجود اتفاقا علی لدنی، تهیهکنندهی سریال "معمای شاه" با اعتماد به نفسی مثال زدنی از مستند بودن این سریال سخن گفته و تاکید کرده است: جوانان ۱۰۰ سال دیگر و حتی بیشتر میتوانند از این سریال بهعنوان یک منبع تاریخی استفاده کنند و این سریال این قابلیت را دارد!
"معمای شاه" مجموعهای با ۸۰ بازیگر اصلی و ۵۶۰ بازیگر فرعی و به کارگردانی محمدرضا ورزی است که تصمیم داشته در ۸۰ قسمت ۵۰دقیقهای دوران پهلوی را به تصویر بکشد و بنابر ادعای سازندگانش، ۴۰۰۰دقیقه زمان تولیدش در ۱۵۰۰ لوکیشن مختلف ضبط شده است اما همهی این عدد و رقمها روی هم برای صداوسیما چهقدر هزینه در بر داشته است؟
تهیهکنندهی این فیلم، هزینهی تولید این سریال را ۲۰میلیارد تومان اعلام کرده و با توجه بهزمان ۴۰۰۰دقیقه این سریال، چنین مبلغی را منطقی تلقی کرده، حال آنکه با چنین رقمی، تولید هر دقیقه سریال "معمای شاه" ۵ میلیون تومان برای رسانهی ملی هزینهبر بوده و متاسفانه این سریال نتوانسته اقبال مخاطب عمومی را جلب کند.
"معمای شاه" در شرایطی پخش میشود که همزمان شاهد پخش سریال "شهرزاد" در شبکهی خانگی هستیم. سریالی که از منظری دیگری به برخی وقایع دوران پهلوی میپردازد و اگرچه به دوران خانواده پهلوی نمیرود اما همین تصویری که از شرایط آن دوران و بهخصوص دوران کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به نمایش میگذارد، به مراتب اثرگذارتر از "معمای شاه" است.
سریال "شهرزاد" به کارگردانی حسن فتحی در نقطهی مقابل "معمای شاه" قرار داد و از سناریو، کارگردانی، ریتم مناسب در تدوین و عدم آب بستن، بازی، گریم، دکوپاژ و فیلمبرداری نسبتا مناسبی برخوردار است و یک سر و گردن از سریالهای دارای تم تاریخی تلویزیون بالاتر بهنظر میآید و همین موضوع نشان میدهد اگر کار به اشخاص توانمند سپرد چه خروجی میتوان دریافت کرد و در غیر اینصورت نیز مخاطب باید انتظار چه محصولی را داشته باشد.
نکتهی تاسفآور اینکه این سریال حتی نتوانسته به اندازه برخی مستندهایی که یکی از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان متعلق به خانوادهی پهلوی در تبلیغ و تطهیر دوران پهلوی ساخت، اثرگذار باشد. مستندهایی که شاید هزینهی تولیدشان به صدهزار دلار نیز نرسیده باشد اما چون با سازوکار خصوصی تولید شده، دقت ویژهای در تولیدشان وجود دارد و متاسفانه بههمین دلیل اثرگذار است.
در واقع تا زمانیکه سازوکارهای سنتی همچون رانت تولید محصولات "الف ویژه" با بودجهی نامحدود وجود دارد و همچون سایر کشورها، سریالها فصل به فصل تولید و پخش نمیشود و تولید فصل بعدی، موکول به بازخورد گرفتن از مخاطب نمیشود، باید منتظر تکرار فجایعی نظیر هزینهی بیستمیلیاردی برای تولید چنین آثاری بود.
این مسئله زمانی پراهمیتتر میشود که توجه کرد مسئولان رسانهی ملی در سالهای اخیر همواره از کمبود اعتبارات سخن به میان آوردهاند و حال مشخص میشود فقط برای این سریال ۲۰میلیارد تومان از منابعشان را بر باد دادهاند و همین موضوع لزوم اصلاح جدی ساختار تولید سریال در تلویزیون را ضروری میسازد.