بارکد، ماجراهای رابین هود و جان کوچولو
"بارکد" مثل سه فیلم قبلی مصطفی کیایی، فیلمی است که با محور قراردادن جذب مخاطب ساخته شده است.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۲۷
 
بارکد، ماجراهای رابین هود و جان کوچولو
 
سینمای تجاری ، مهمترین بخش سینمای هر کشوری است . اگر فرضیه معروف "سینما صنعت است "را باور کنیم وبپذیریم اگر چرخهای اقتصاد سینما به درستی نچرخد ، ادامه دادن مسیر تولید و عرضه فیلم اتفاقی بیهوده است ، باید به اهمیت فیلمهای عامه پسند اذعان کنیم ، و به جای راندن آنها ویژگی های مثبت نمونه های بهتر را کشف ، و تشویقشان کنیم . این مسیر طبیعی و آرامی است که سینمای ما باید طی کند تا درک کند فیلمهایی نظیر بارکد آثار مهمی هستند .

بارکد مثل سه فیلم قبلی مصطفی کیایی ، فیلمی است که با محور قراردادن جذب مخاطب ساخته شده است . داستانی ساده و همه پسند که حتی شکست زمان هم از نخ نما بودن و سادگی مفرطش نمی کاهد ، شخصیتهای ملموس و قابل درک ، موقعیت مرکزی ساده ای که البته به تدریج و با روایت معکوس داستان پیچیده می شود و بحث شیرین انتقام گیری – یکی از موقعیتهای دراماتیک مورد علاقه مردم ایران - از جمله کلیشه هایی هستند که کیایی عامدانه و به درستی به کار گرفته تا به هدف اصلی و عمده اش برسد . فیلمنامه پر دیالوگ و شلوغ فیلم که به صورت غیرخطی – و تقریبا از آخر به اول - طراحی شده ، روایتی موجز از روند انتقام جویی جوانی زخم خورده است ، از مرد میانسال صاحب قدرت . اتفاقات حاشیه ای به درستی در خدمت داستان اصلی طراحی شده اند ، و فیلم موفق می شود بدون افت ریتم – که همین ویزگی هم در این جشنواره موهبتی است – قصه را تا انتها روایت کند . فیلمنامه اما اشتباهات تکنیکی هم کم ندارد ، از شخصیت پردازی ناکافی قطب شر داستان گرفته تا اتفاقات متعددی که همگی به نفع نویسنده می افتند – نمونه : حضور یک پلیس مخفی در باند خلافکار ! - . در عوض طراحی دو شخصیت اصلی مناسب است ، و شخصیت زن فیلم هم در حد اکتفا پرداخت شده است . گره های داستانی متعدد و مناسبند ، و روند غیرخطی داستان گویی به پیچیدگی بیهوده منجر نمی شود . گرچه در نهایت به نظر می رسد ساختاری که برای فیلمنامه انتخاب شده ، بیش از الزام دراماتیک با هدف پوشاندن ضعفها و کاستی های متن انتخاب شده است ، نوعی گیج کنندگی عمدی برای پرهیز از بازگویی کامل موقعیتها و اطلاعات .

کیایی در مقام کارگردان اما گام بلندی به جلو برداشته است . دکوپاژ مناسب و فارغ از فرم گرایی بی جای او ، در کنار شهامتش در استفاده از نماهای نامتعارف و نیز پلان های کوتاه پرشمار و کات های بسیار ، توانایی کارگردان در طراحی سکانسهای داخلی بدون استفاده از پلان های تکراری ، معرفی درست و کامل شخصیتها ، انتخاب خوب بازیگران و هدایت مناسب آنها نشانه هایی از بلوغ را در مصطفی کیایی عیان می کند . برخلاف فیلم قبلی ، کارگردان هرگز قصد خودنمایی نمی کند و گاه سکانس ها و موقعیتهایی سخت را با ساده ترین ترفندها جذاب می کند . مثلا نگاه کنیم به سکانس درگیری میلاد با آدمهای باند خلافکار ، که جای مناسب دوربین سبب می شود ما بی اختیار نگران دو شخصیت اصلی شویم . کیایی نشان داده مهارت و توانایی فنی لازم برای استقاده حداکثری از ابزاری که در اختیار دارد را پیدا کرده ، و حالا دیگر به مرزی از پختگی رسیده که بتوانیم با اطمینان بگوییم یکی از مهترین فیلمسازان سینمای تجاری امروز ایران است .

محسن کیایی ستاره بی چون و چرای فیلم است . بازی درخشان او و تواناییش در تبدیل کردن موقعیتهای ساده به کمدیهای جذاب باز هم نشان می دهد کیایی بازیگر تواناییست که به طرز غریبی همچنان جدی گرفته نمی‌شود ! کیایی که حتی در فیلم بسیار ضعیف نقطه کور هم حضوری موفق داشت ، اینجا با درخششی جالب سنتاره ای مانند بهرام رادان را در سایه خود قرار می دهد . با این وجود ، رادان هم آشکارا به فرم خوب و روزهای طلایی خود بازگشته ، و موفق می شود با استفاده از میمیک و صدای جذابی که دارد ، نقش قهرمان قصه را باورپذیر و جذاب ایفا کند .یادمان نرود که رادان از سرمایه های بازیگری سینمای ایران است ، از معدود چهره هایی که هنوز لقب ستاره را دارند . سحر دولتشاهی که این روزها بسیار پرکار شده هم در فیلم حضوری معمولی دارد ، چنان که رضا کیانیان مجبور نمی شود از نقشهای همیشگی خود دور شود . در کنار این بازیگران ، پژمان بازغی هم هست که نقش کوتاه و جذاب خود را بسیار عالی بازی کرده . شاید بهترین بازی سینمایی او در سالهای اخیر .

فیلمهایی نظیر بارکد با تمام ضعفهایی که دارند ، آثار مهم و کلیدی ای هستند . ترکیب کیفیت و جذابیت ، قصه گویی و کشاندن مردم به سالنهای متروک سینما ، دستاورد مهمی است که این گونه آثار دارند و نتیجه طبیعیش بهبود اوضاع سینمای ایران است . کاش به جای این همه مقلد فرهادی و این همه فیلمساز علاقمند به فیلمهای آپارتمانی و این فیلمسازان نورسته ای که به بودجه های دولتی وصلند و فیلمهای بد می سازند ، امثال مصطفی کیایی زیاد شوند .
کد مطلب: 4501