چوپون نباشه ، گوسفندا از گشنگی میمیرن ...
تاریخ انتشار : شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۴۸
چوپون نباشه ، گوسفندا از گشنگی میمیرن ...چوپون حکم پدر و داره ، یه پدر دلسوز ؛
به بهانه ی حاشیه شهر حکومتی ساخته از جنس جهان سوم ، پدری میکنند ، رفاقت میکنند ، کار میکنند ، تولید می کنند ، تربیت میکنند ، عاشقی می کنند و همه و همه از جنس جبر جغرافیایست جذابه چون میتونی لباس از تن شکیل بکنی و کت و شلوار با یقه ایی خاص تنش کنی با پیشوند دکتر ... خوب فکر کن ... میشه ، اصلن همینه . اصل جنس ... شاهین نسل نوی تفاله دونی جهان سومه ... معلول نیست اما دستاش خوب تاب نمی خوره ، لکنت نداره ولی شینش غلیظه ، تنش تمیز نیست و جای داغی روی پیشونیش داره ، شل نیست ولی پشتش خم راه میره ... این جهان دووم نمیاره چون وصله و پینه اش خونی نیست ... برادریاش تنی نیست ، یه روز مغول زده بهش ، یه روز عثمانی ، یه روز اعراب ، یه روزم همسایه خودی ... این رگ رو بگیری به ده تا ریشه میرسی ، چون ریشه ها یه دست نیست ، خاک لاش سور میخوره ... دووم نمیاره ، هر روز آشوبه ... باقی اهالی محل گشنهان ... میترسن از روز بدتر و بدو به دندون میکشن ... این جهان سوم ، جهان هومن سیدیه که ساخته ، جوری که بهتر از این نمیتونه سینما به خودش ببینه ... نوید محمدزاده ؛ شاهینی رج زد که تاریخ سینما به خودش کم دیده ... شاهین رو نگاه کن ... یاد خودت میوفتی ، یاد رفیقت میوفتی ، یاد دکتر اورژانس میوفتی ، یاد معلم دبستانت میوفتی ، یاد رییس جمهورت حتی ... این پس پشت ذهن خطرناک مردانیه که ریشه شون گم شده تو تن ده تا نژاد که شرق و غربشون انقد دوره که تفکیکش به حموم گاز هیتلر و کوره آدم سوزی قد نمیده ، فاتحمون خوندس حتی وقتی پدر ، چوپون پای چوبه اعدام باشه ... تخم و ترکش مثه ویروس پخش شده ... چندتا نسل ... چندتا کوره ... چندتا قتل عام ، نمیدونم ؟!
چشم ناز هومن سیدی و دست توانای خلق نوید محمدزاده رو میبوسم و آرزوی سلامتی و نفس گرم دارم..
ایمان غیرتمند ، دستیار کارگردان