پاسخهای پوراحمد دربارهی برخی حواشی اخیر
کیومرث پوراحمد نسب به برخی بازتابهای نادرست سخنانش در چند روز اخیر و نحوهی انتشار فیلم "پنجاه قدم آخر" سخن گفت.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۳۸
کیومرث پوراحمد نسب به برخی بازتابهای نادرست سخنانش در چند روز اخیر و نحوهی انتشار فیلم "پنجاه قدم آخر" سخن گفت.
تحریرنو: این کارگردان سینما در پاسخ به اینکه چرا نسخهی عرضهشده در شبکهی نمایش خانگی از فیلم "پنجاه قدم آخر" با عکسی منتشر شدهاست که سکانس مربوط، در فیلم وجود ندارد؟ گفت: بعد از جشنواره و قبل از اکران عمومی ۱۳ دقیقه از فیلم حذف شد، درحالیکه آن صحنهها نه اهانتی به کسی بود و نه وزارت ارشاد با آن صحنهها مشکلی داشت ولی گفتند، منطقی نیست. در همان مقطع اکران فیلم گفتم اجازه بدهید منطقش را مردم تشخیص بدهند اما این امکان فراهم نشد. بهگمانم، شاید ماجراهایی پشت پرده وجود داشت و دارد که سر فیلم "پنجاه قدم آخر" خراب شد.
پوراحمد دربارهی عکسی که بر روی سیدی فیلم "پنجاه قدم آخر" آمدهاست و در فیلم این صحنه وجود ندارد نیز تصریح کرد: در همان زمان اکران فیلم هم، این تصویر را بر روی بنرهای تبلیغاتی فیلم زدند که بابک حمیدیان در حال شلیک است. من همان زمان به پخشکننده گفتم که این کار پسندیده نیست. وقتی سکانسی حذفشده و عکس آن در تبلیغات فیلم یا روی جلد سیدی فیلم قرار بگیرد، بههرحال تماشاگری که حواسش جمع باشد، احساس میکند از او سواستفاده شده اما متاسفانه گوش شنوایی وجود نداشت.
این کارگردان در پاسخ به اینکه چرا در زمان اکران عمومی فیلم "پنجاه قدم آخر" سکوت کردید، گفت: ترجیح دادم سکوت کنم. بهنظر میرسید که انجمن دفاعمقدس و وزارت ارشاد مشکلی با فیلم ندارند. برعکس مسئولان انجمن خیلیهم همراهی کردند ولی احتمالا همان ماجراهای پشتپرده بود. تاکید میکنم "شاید". من که خبر ندارم ماجرای پشتپرده چیست و چهکسی میخواهد پنبهی چهکسی را بزند.
کیومرث پوراحمد که طی چند روز گذشته در دانشگاه کرمان سخنرانی داشته است در بخش دیگری از گفتوگویش نسبت بهنحوهی بازتاب صحبتهایش گفت: رُکگویی یکی از ویژگیهای من است، که در این جامعه ظاهرا رکگویی ناپسند است. برخی انگار منتظر یک بهانهاند که متاسفانه حرفهای من یکی از آن بهانهها شد. از طرف دیگر دوستانی هم هستند که انگار منتظرند ببینند امثال من چه میگوییم و بلافاصله حاشیههای بزرگتر از اصل درست کنند.
وی تصریح کرد: اخیرا صحبتهایی از قول من در برخی سایتها نقلشده که یا غلیظ شده یا جابهجاشده. مثلا من اگر احمق را در مورد خودم گفتهام "احمق" را در جای دیگری میگذارند که مطلب را غلیظتر کنند. یا حرفهایی که من دربارهی معاونت سینمایی دولت قبل گفتم را آوردهاند بهعنوان انتقاد از صداوسیما. من در دوره آقای ضرغامی یک سریال برای تلویزیون ساختهام، چهار تلهفیلم ساختهام و فیلم "اتوبوس شب" را که کلی برایم امتیاز آورده. من با آن دسته از مدیران تلویزیون که کارکردهام رابطهی خوبی داشتهام و هنوز هم دارم. یا با مدیران سروش اصلا رابطهای کاملا دوستانه داریم و حقش نیست که اگر من دربارهی یک کارمند جز آنجا چیزی میگویم این حرف را بزرگ کنند و تعمیم بدهند بهکل "سروش".
پوراحمد در پاسخ به اینکه چرا نسبت بهنحوهی پخش قسمتی از مجموعهی قصههای مجید (ملخ دریایی) در دانشگاه کرمان معترض بودهاست، گفت: از همان ابتدای پخش متوجه شدم که فیلم تیتراژ ندارد و از وسط شروعشده. حالم بد شد. بههرحال هرکسی فیلماش را دوست دارد و حالش بد میشود. مثل این است که دستوپای بچهی آدم را قطع کنند. آمدم بیرون و به دستاندرکاران برنامه گفتم چرا فیلم از وسط است؟! آنها گفتند فیلم را از "سروش" گرفتیم. همان لحظه فکر کردم که باید موضوع را از سروش پیگیری کنم. شاید این سیدی استثنائا مشکل فنی داشته است، نمیدانم. ولی من خطاب به تماشاگران آن برنامه گفتم که این طبیعیترین حق یک تماشاگر است که فیلم موردنظرش را کامل و درست ببیند. وقتی فیلم از وسط پخش میشود ایکاش اعتراضی میکردید، یا از سالن بیرون میرفتید. در این صورت من احساس میکردم تماشاگر فیلم من با من همدل است.
پوراحمد که چندین سال پیش پروژهی "شاه" را به تهیهکنندگی "روایت فتح" در دست تولید داشت که متوقف شد و سپس فیلمنامهی "شاه" را چاپ کرد، همچنین گفت: در آن فیلمنامه موضعام نسبت به دربار و شاه کاملا واضح است اما در انعکاس حرفهایم در کرمان مطلب دیگری نوشته شدهاست. یکوقت حرفهای آدم تحریف میشود، یکوقت جابهجا میشود، اما یکوقت هست که بهکل از آستین حرف دیگری درآورده میشود. این از همان موارد است. وقتی خودم هم حرفهایی را که از قول من دربارهی شاه نوشتهاند خواندم، حیرت کردم.
این کارگردان بهعنوان حرف آخر گفت: در مراسم تشییع عظیم جوانروح در خانهی سینما من یک شعر خواندم و بعد حرف زدم. شما لازم نیست که شعر نو را بشناسید یا خوانده باشید. از لحن کلام کاملا معلوم است که این شعر است، درحالیکه در چند سایت دیدم یکبند از شعر را آوردهاند جزو حرفهای من. این گله را باید بهکجا برد که خبرنگاری تفاوت شعر را با کلام معمولی متوجه نشود و شعر را بیاورد جزو حرفهای گوینده!